Mohammad Hanifeh > Recent Status Updates

Showing 1-30 of 322
Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is 33% done with A Storm of Swords (A Song of Ice and Fire, #3)
نسخۀ صوتی جلد پنجم (جلد یک از کتاب سوم) هم مدتیه که منتشر شده.
تفاوت‌های کتاب با سریال داره رفته‌رفته بیشتر می‌شه و این، جذابیت کتاب رو بیشتر می‌کنه.
Sep 07, 2024 02:49AM Add a comment
A Storm of Swords (A Song of Ice and Fire, #3)

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is on page 57 of 128 of سوگ مادر
من باید با این تنهایی خو کنم. هرگز از خود نپرسیده‌ام که آیا باید زندگی کرد یا نه؟ گیاه باید بروید، چون گیاه است و جز نمو چیز دیگری نیست. از این بابت من مردی ابتدایی و غریزی هستم. همیشه از خود پرسیده‌ام چگونه باید زیست. اما خودِ زیستن سؤال ندارد؛ باید زیست، چون باید زیست. اکنون دوران دیگری است و زمانه بازی دیگری کرده است. باید با آن بسازم.
Mar 05, 2024 02:40AM 1 comment
سوگ مادر

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is on page 34 of 128 of سوگ مادر
یک‌باره دیدم که بشر چقدر عاجز است و چون مرگ می‌رسد، گرچه بی‌گاه و ستم‌کار باشد، باید با دست بسته و چشم‌های باز سر فرود آورد. آن وقت‌ها بشردوستی احساساتی و بی‌منطقی داشتم. انسانِ پندارِ خودم را واقعیت انسان می‌انگاشتم و می‌پرستیدم. هرگز نمی‌خواستم بپذیرم که چنین انسانی این‌قدر زبون و بیچارۀ نظامی کور و سنگ‌دل باشد. این درد مرا می‌کشت.
Mar 04, 2024 02:50AM 1 comment
سوگ مادر

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is 50% done with A Game of Thrones (A Song of Ice and Fire, #1)
داریم رو نسخۀ صوتی این مجموعه کار می‌کنیم و جلد اولش هم چند روزیه که منتشر شده..
اگر شنیده‌ید، خوشحال می‌شم نظرت رو بدونم.
اگر هم نشنیده‌ید پیشنهاد می‌کنم از این لینک وارد بشید و گوش کنید.

https://avanameh.com/product/%DA%A9%D...
Nov 14, 2023 04:12AM 1 comment
A Game of Thrones (A Song of Ice and Fire, #1)

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is on page 234 of 467 of ماجراهای هاکلبری فین
این‌یکی دیگه واقعاً مسخره‌س. تو کتاب ترجمه‌شده نوشته:
این شد که فرداش یه تیکه کاغذ گندۀ بسته‌بندی گیرآورد و با قلم درشت روش نوشت:

و بعد تمام. فصل تموم می‌شه! متن انگلیسی رو نگاه کردم و دیدم نویسنده یه آگهی کامل نوشته که اکت داستانی هم داره و بود و نبودش واقعاً فرق داره.

حالا مترجم حذفش کرده، اما برای نسخۀ صوتی‌ای که ما داریم درست می‌کنم، من آگهیه رو ترجمه کردم و حتماً به کتاب اضافه‌ش می‌کنیم.
Jul 18, 2023 02:45AM 2 comments
ماجراهای هاکلبری فین

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is on page 167 of 467 of ماجراهای هاکلبری فین
تو متن اصلی، نویسنده این‌جا یک صفحه شعر آورده که اتفاقاً خیلی هم به‌جا و متناسب با محتوای داستانه. اما مترجم یا دلش نخواسته یا نتونسته شعره رو ترجمه کنه. به‌جاش از قول هاک نوشته:
یه کتاب دیگه بود به نام هدیه برای دوستان، پرِ چیزای خوشگل و شعر، اما من شعراشو نخوندم.

هاکِ بیچاره شعرها رو خونده بود آقای مترجم. چرا خالی می‌بندی؟
Jul 16, 2023 11:51PM 1 comment
ماجراهای هاکلبری فین

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is on page 124 of 454 of مادر
میزان فاجعه‌بار بودن ترجمۀ کتاب، تا این‌جا بارها من رو شگفت‌زده کرده.
توی این صفحه نوشته:
اگه موفق شدیم چه بهتر والا چیزی گم نکردیم.
و این رو داره در مورد سواد یاددادن به مادر داستان می‌گه.

متن انگلیسی‌ای که کتاب براساسش ترجمه شده رو چک کردم. حتی کلمه‌هایی مثل لوز یا لاست هم به‌کار نرفته که مترجم چنین ترجمۀ عجیبی از روش بکنه.
:|
Aug 14, 2022 07:56AM Add a comment
مادر

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is on page 179 of 324 of فرانکنشتاین
حقیقتاً شگفت‌زده شده‌م و دارم بی‌نهایت لذت می‌برم از این کتاب.
Sep 30, 2021 02:37AM Add a comment
فرانکنشتاین

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is on page 203 of 432 of قرن دیوانه من
نویسنده داره در مورد سانسور و نبود آزادی بیان تو کشورش حرف می‌زنه. اون‌وقت همین وسط توی ترجمۀ فارسی سه صفحۀ کامل در مورد سفرش به اسرائیل رو حذف کرده‌ن.
Sep 11, 2021 02:53AM Add a comment
قرن دیوانه من

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is on page 400 of 418 of طفلی به نام شادی
[تا پایان دفتر پنجم: در شب سردی که سرودی نداشت]

اگر عشق نمی‌بود
علف‌های بهاری
در آن سرد سحرگاه
سر از خاک نمی‌زد
▪️
اگر عشق نمی‌بود
ز سنگ سیه آن چشمهٔ جوشان
گریبان زمین را به جنون چاک نمی‌زد
▪️
اگر عشق نمی‌بود
برای شاخهٔ انجیر تک‌افتاده، چکاوک
چنین پردهٔ عشاق، طربناک، نمی‌زد
▪️
اگر عشق نمی‌بود
اگر عشق نمی‌بود.
Mar 26, 2021 12:42PM Add a comment
طفلی به نام شادی

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is on page 326 of 418 of طفلی به نام شادی
[تا پایان دفتر چهارم: شیپورِ اطلسی‌ها]

با خاطره‌ها خوشیم، کان خوب‌تر است
کایینۀ پیش رو، نه جای نظر است
چون قطرۀ باران که چکیده‌ست به خاک
هر لطف که دارد، همه، در پُشتِ سر است.
Feb 26, 2021 12:10PM Add a comment
طفلی به نام شادی

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is on page 242 of 418 of طفلی به نام شادی
[تا پایان دفتر دوم: از همیشه تا جاودان]

خدایا تا به کی این دایره پرگار خواهد خورد
بس است این عهدِ خاموشی و این عصرِ سیه‌پوشی
کنون صد ساله شد آوازِ آن پیری که می‌نالید
«ز شمعِ مُرده یادآور» به شادی‌ها چو می‌نوشی
شبی آن‌سان که می‌پرسید «یارب در کجای آن،
بیاویزم قبای خویش را» آن شاعر یوشی
...
Feb 10, 2021 09:57AM Add a comment
طفلی به نام شادی

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is on page 192 of 418 of طفلی به نام شادی
[تا پایانِ دفتر دوم: هنگامۀ شکفتن و گفتن]

ای غم که عبوس و کینه‌خواه آمده‌ای
شاید سوی من به‌اشتباه آمده‌ای
بر گِردِ من از کهنه غمان بارویی‌ست
آه ای غمِ نو! تو از چه راه آمده‌ای؟

پ.ن: دفتر قبلی رو به‌مراتب بیشتر دوست داشتم.
Jan 29, 2021 02:41AM Add a comment
طفلی به نام شادی

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is on page 110 of 418 of طفلی به نام شادی
[تا پایان دفتر اول: زیر همین آسمان و روی همین خاک]

زندگانی می‌کنم، این‌جا، ولی از دور
مثل مشتی کاغذِ چرکِ مچاله
توی یک سطل زباله
زندگی را دور می‌ریزم
در لجن‌زاری که هر رجاله و تعویذخوان آن‌جا
خویش را فرمان‌روای خون و خوان و خواهشِ انسان
می‌شناسد
آه!
*
زندگانی می‌کنم،
آری،
ولی از دور
چون درختی زرد
در پایینِ پاییزان
روزهای عمرِ خود را می‌تکانم
در مسیرِ باد
روزها و روزهای روز
سال‌ها و سال‌های سال
زندگی کردم ولی از دور.
Jan 17, 2021 02:56AM Add a comment
طفلی به نام شادی

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is on page 392 of 447 of پ‍ن‍ج‌ ف‍ی‍ل‍م‍ن‍ام‍ه‌: ک‍ودک‍ی‌ ای‍وان‌، س‍ولاری‍س‌، اس‍ت‍اک‍ر، ن‍وس‍ت‍ال‍گ‍ی‍ا، ای‍ث‍ار
[تا انتهای فیلمنامۀ ایثار که به‌نوعی وصیت‌نامۀ تارکوفسکی‌ست؛ در روزِ درگذشتش]

نمی‌داند چند بار باید به این شاخه آب بدهد، اما اطمینان دارد که نمی‌گذارد روزی بگذرد، بی آن‌که دلوی آب را تا این‌جا بالا آورده باشد، تا آن‌وقت که درخت، غرقِ شکوفه شود. چرا که پدرش به او گفته که چنین خواهد شد.
Dec 30, 2020 09:38AM Add a comment
پ‍ن‍ج‌ ف‍ی‍ل‍م‍ن‍ام‍ه‌: ک‍ودک‍ی‌ ای‍وان‌، س‍ولاری‍س‌، اس‍ت‍اک‍ر، ن‍وس‍ت‍ال‍گ‍ی‍ا، ای‍ث‍ار

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is finished with شعلۀ طور
فصل هفتم (آخر) شهادت تاریخ بر سرگذشت حلاجه
یعنی راوی با تاریخ دیالوگ برقرار می‌کنه و ازش می‌خواد حرف بزنه. خودِ تاریخ هم در قالب یه کاراکتر داستان رو تعریف می‌کنه. حتی میون کلامش گاهی می‌گه «خانم‌ها و آقایان» و باقی ماجرا رو تعریف می‌کنه! به نظرم خیلی حرکت سبُکی بود.
تازه همون اوایل هم می‌گه:
در صحت آن‌چه من این‌جا به عنوان مطلع عرض خواهم کرد، زیاد هم مطمئن نباشید.

خلاصه که به قطع، خسته‌کننده‌ترین فصل کتاب بود.
Dec 08, 2020 10:00PM Add a comment
شعلۀ طور

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is finished with شعلۀ طور
فصل ششم در قالب گفت‌وگوی احمد بن فاتک با همون فردیه که فصل دوم بهش نامه‌نگاری می‌کرد. کسی که حالا شاگرد زکریای رازیه.
ابن فاتک که بدون حلاج هویتی نداشت، حالا بعد از مرگ او سرگشته شده و به دنبال ردی از حلاج می‌گرده:
«بی‌او و دور از او، بی‌خود و دور از خود مانده‌ام.»
«چطور ممکن است سایه حضور داشته باشد و صاحب سایه حضور نداشته باشد؟»

نویسنده در این بخش طی این گفت‌وگو، به شبحات و اتهاماتی که به حلاج وارد بوده جواب داده.
Dec 07, 2020 12:16AM Add a comment
شعلۀ طور

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is finished with شعلۀ طور
فصل پنجم به صورت نامه‌ای بود از ابن فاتک -شاگرد حلاج- به یکی از مقامات درباری.
در خلال این نامه، ماجرای اعدام حلاج با مقدمات و پیامدهاش نقل شده بود که به نظرم بهترین بخش‌های کتاب بود. که به طبع خیلی هم غمناک بود.
هر چند بازم هم با صورت بیان ماجرا خیلی ارتباط برقرار نکردم و احساس کردم زورکی و با اضافه کردن مطالبی به اول و آخر محتوی مورد نظر، به شکل نامه درش آورده.
Dec 06, 2020 01:05AM Add a comment
شعلۀ طور

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is finished with شعلۀ طور
فصل چهارم گزارشی بود که از قول یک به اصطلاح خفیه‌نویس نوشته شده بود و در واقع شرحی بود بر محکمۀ حلاج.
به نظرم کمتر از باقیِ فصل‌ها اغراق و قصه‌سرایی داشت.
Dec 05, 2020 10:50PM Add a comment
شعلۀ طور

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is finished with شعلۀ طور
فصل سوم مثلاً از قول منشی محکمۀ حلاج نوشته شده و این منشی اومده کل آثار حلاج رو بررسی کرده تا بگه حلاج اون ملحدِ کافریه که می‌گن یا نه.
نویسنده به این شیوه نقد ادبی آثار حلاج رو تو کتابش گنجونده که اصلاً با عقل جور در نمیاد از قول اون کاراکتر و آخر هم گفته:
هرگونه شبهۀ الحاد ناشی از سوءفهم یا سوءتفاهم است. به آنچه در این گزارش آورده‌ام یقین دارم و از اینکه شاید در محکمه مورد پسند و تأیید مدعیان وی واقع نشود متأسفم.
Dec 05, 2020 04:07AM Add a comment
شعلۀ طور

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is finished with شعلۀ طور
فصل دوم، در قالب نامه‌هایی است که از قول شاگرد حلاج -احمد بن فاتک- برای یکی از دوستانش نوشته شده و طی آن‌ها حال و احوال حلاج شرح داده شده.
اول این‌که، من با این صورتِ نامه‌نگاری نتونستم چندان ارتباط برقرار کنم و فکر می‌کنم کمی زورکی حرف‌ها به حالت نامه درآمده بوند.
و دوم هم این‌که، به نظرم بیشتر از این‌که به دغدغه‌ها و دگرگونی‌های درونی حلاج پرداخته بشه، وجه ضدسرمایه‌داری و سیاسی‌ش برجسته شده بود.
Dec 05, 2020 12:05AM Add a comment
شعلۀ طور

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is finished with شعلۀ طور
فصل اول که اصطلاحاً طوماریه که به تخیل، از زبان حلاج نوشته شده، تموم شد و هیچ خوب نبود.

به نظر من، متن خیلی سطحیه و بعضی جاها که حرف‌های خوب و عمیق‌تری می‌زنه، باز هم بعد از چند جمله به سطح برمی‌گرده و چیزی که باید، گیرِ خواننده نمیاد.
Dec 02, 2020 02:25AM Add a comment
شعلۀ طور

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is on page 207 of 392 of عبید بازمیگردد
گذر روزها و سال‌ها مرهمی برای دل دردمندم نبود؛ آن‌گونه که می‌خواستم، نمی‌توانستم باشم و آن‌گونه که بودم، مطلوبم نبود. زندگی آرام را تخطئه می‌کردم؛ ابلیسی در من هرچه را هرچند زیبا و مقدس، انکار می‌کرد. به نفی زندگی خویش برخاسته بودم.
Oct 28, 2020 12:06AM Add a comment
عبید بازمیگردد

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is on page 183 of 248 of نفرین زمین
نویسنده انگار تازه اصطلاح‌های برزخ شدن و برزخ بودن به ذهنش رسیده؛ یهو تو سه صفحه، هفت هشت بار این اصطلاح رو تو موقعیت‌های مختلف به کار برده!
Sep 04, 2020 11:42PM Add a comment
نفرین زمین

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is on page 318 of 447 of پ‍ن‍ج‌ ف‍ی‍ل‍م‍ن‍ام‍ه‌: ک‍ودک‍ی‌ ای‍وان‌، س‍ولاری‍س‌، اس‍ت‍اک‍ر، ن‍وس‍ت‍ال‍گ‍ی‍ا، ای‍ث‍ار
[تا انتهای فیلمنامۀ نوستالژیا]

خدا را سپاس می‌گوییم به‌خاطر وجودِ آن‌ها که خود را پیشِ روی جمعیتِ مردمِ ساکت و بی‌درد، به آتش می‌کشند.

- از خاطرات روزانۀ تارکوفسکی

این فیلمنامه، نسخۀ نهایی نیست و تغییرات زیادی روش اعمال‌شده که به نظرم همه‌شون هم تغییرات مثبتی بوده‌ن. چه رؤیاهایی که به فیلم اضافه شده‌ن و چه دیالوگ‌هایی که از فیلم کم شده‌ن و جای خودشون رو به اشاره‌هایی داده‌ن که به مقصود فیلم خیلی نزدیک‌تر هستن.
Apr 05, 2020 01:21AM Add a comment
پ‍ن‍ج‌ ف‍ی‍ل‍م‍ن‍ام‍ه‌: ک‍ودک‍ی‌ ای‍وان‌، س‍ولاری‍س‌، اس‍ت‍اک‍ر، ن‍وس‍ت‍ال‍گ‍ی‍ا، ای‍ث‍ار

« previous 1 3 4 5 6 7 8 9 10 11
Follow Mohammad's updates via RSS