Zohreh Hanifeh > Recent Status Updates

Showing 151-180 of 786
Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 27 of 88 of آن روزها گفتم...
بی هیچ کس بیا که من و تو شویم و بس
بی من کنار سایه‌ی خود هم قدم نزن
Mar 03, 2017 01:41AM Add a comment
آن روزها گفتم...

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 11 of 88 of آن روزها گفتم...
تو باش، مردم این شهر سبزتر باشند...
Mar 03, 2017 01:40AM Add a comment
آن روزها گفتم...

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 83 of 90 of غمنامه ای برای یاسمن ها
نامم را مپرس... باشد که کسی نباشم...
Feb 17, 2017 01:25PM Add a comment
غمنامه ای برای یاسمن ها

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 75 of 90 of غمنامه ای برای یاسمن ها
... گواهی می‌دهم بر این که
در آن زمستان دوستت می‌داشتم
Feb 17, 2017 01:20PM Add a comment
غمنامه ای برای یاسمن ها

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 69 of 90 of غمنامه ای برای یاسمن ها
این‌که محبوب تو باشم یا نباشم
مسأله این است!
این‌که به چراغ نزدیک شوم، تا شعله‌ور شدن
یا در امنیت بیهوشی، به سر برم
مسأله این است!
Feb 17, 2017 01:02PM Add a comment
غمنامه ای برای یاسمن ها

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 63 of 90 of غمنامه ای برای یاسمن ها
آه می‌بینی
از آن روز که ترا گم کردم
چهرهٔ خودم را نیز گم کردم.
Feb 17, 2017 09:30AM Add a comment
غمنامه ای برای یاسمن ها

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 58 of 90 of غمنامه ای برای یاسمن ها
به من بیاموز
چگونه عطر، به گل سرخش باز می‌گردد
تا من به تو بازگردم
مادر!
Feb 17, 2017 09:24AM Add a comment
غمنامه ای برای یاسمن ها

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 133 of 144 of عطیه ی برتر
اگر ایمان کامل داشته باشم، به حدی که کوه‌ها را جابجا کنم، و عشق نداشته باشم، هیچم.
- از باب سیزدهمِ رسالهٔ اول پولس رسول به قُرنتیان. -
Feb 04, 2017 12:43AM Add a comment
عطیه ی برتر

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 120 of 144 of عطیه ی برتر
نه کارنده چیزست و نه آب دهنده، بلکه خدای رویاننده. و کارنده و سیراب کننده یک هستند لکن هر یک اجرت خود را به حسب مشقت خود خواهند یافت.
- از باب سومِ رسالهٔ اول پولس رسول به قُرنتیان. -
Feb 04, 2017 12:41AM Add a comment
عطیه ی برتر

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 98 of 144 of عطیه ی برتر
اگر به او باور دارید، ایمان دارید، نخست عشق را بجویید. و مابقی خود خواهد رویید. چرا که عشق باید جاودانه باشد. چرا که خدا عشق است.
Feb 04, 2017 12:38AM Add a comment
عطیه ی برتر

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 89 of 128 of سفر به سوی صبح
... و شما نیک می‌دانید که چون عذاب از حد گذشت حرکت پدید می‌آید.
Jan 14, 2017 11:18PM Add a comment
سفر به سوی صبح

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 70 of 159 of آخرین نسل برتر
از این‌که پدربزرگش تو داستان‌ها «باسی جون» صداش می‌زنه خوشم میاد. یه جور بامزه‌ایه.
Jan 07, 2017 08:51AM Add a comment
آخرین نسل برتر

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 13 of 128 of سفر به سوی صبح
هر کس که به مرزهای دور سفر می‌کند دیدنی‌های بسیار می‌بیند
که با آنچه حقیقت می‌پندارد تفاوت بسیار دارد،
و هرگه دیده‌های خود را در وطن نقل کند
چه بسا لاف زنش بشمارند و مسخره‌اش کنند،
زیرا مردمِ تنگ‌اندیش چیزی را که نبینند
و به روشنی محسوس نیابند از او باور نمی‌کنند.
پس چه جای تعجب که بی‌خبران
گفته‌های مرا به گوش انکار بشنوند!
Jan 06, 2017 12:00AM Add a comment
سفر به سوی صبح

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 175 of 188 of کتاب اشتیاق
راهم را گم کردم، فراموش کردم نام تو را صدا بزنم. این قلبِ تازه‌کار بر خلاف جهان می‌زد، و اشک‌ها برای پیروزی ازدست‌رفته‌ام جاری بودند. اما تو این‌جایی. تو همیشه همین ‌جا بوده‌ای. جهان دارد تماماً از یاد می‌‌برد، و قلبم از دستِ جهان متلاطم است، اما نام تو قلب را هماهنگ می‌کند، و جهان برمی‌گردد سر جایش. سعادتمند آن کسی که به انتظار می‌نشیند در قلب مسافر تا که برگردد.
Dec 26, 2016 12:38AM Add a comment
کتاب اشتیاق

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 153 of 188 of کتاب اشتیاق
و او گفت، من فقط به خاطر یک نفر
بابت این جهان خوشحالم
Dec 26, 2016 12:29AM Add a comment
کتاب اشتیاق

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 201 of 256 of گزیده متون ادبی کهن
حکایت پیر چنگ از حکایت‌هاییه که هربار می‌شنوم دلم می‌لرزه و اشک به چشمام میاد...
اکنون من و تو و تو و من.
Dec 24, 2016 01:06AM Add a comment
گزیده متون ادبی کهن

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 72 of سُوِیدا
زمین گرد است
تا رفتن از پیشِ تو
آمدن به سمتِ تو باشد
اگر پشت به تو
از تو دور شدم
تو روی از من بگردان
تا نزدیک شدنم را ببینی
Dec 22, 2016 11:52PM Add a comment
سُوِیدا

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 17 of سُوِیدا
بر درختِ تو
من میوه‌ی انارم
بر شاخه‌ات اگر بیش بمانم
تو مرا می‌خشکانی
از تو اگر بیش جدا بمانم
دوری‌ات مرا می‌خشکاند
من میوه‌ی انارم
می‌خشکم
Dec 22, 2016 11:51PM Add a comment
سُوِیدا

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 100 of 120 of محوِ
«نمی‌دانم کجاست»
یعنی
همه جا هست
جز جایی که منم
Dec 22, 2016 08:52PM Add a comment
محوِ

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 17 of 120 of محوِ
خوش به حالت؛
پیشِ خودت هستی
Dec 22, 2016 08:50PM Add a comment
محوِ

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 168 of 189 of پاییز فصل آخر سال است
بابا گفت جوری زندگی کن که بعد از تو آدم‌ها تو را یادشان بیاید.
Dec 20, 2016 06:53AM Add a comment
پاییز فصل آخر سال است

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 152 of 189 of پاییز فصل آخر سال است
ناامیدترین لبخند دنیا را می‌زند. او هم مثل من می‌داند هیچ‌چیز هیچ‌وقت قرار نیست درست شود.
Dec 20, 2016 06:52AM Add a comment
پاییز فصل آخر سال است

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 147 of 189 of پاییز فصل آخر سال است
فقط این‌که، تنهایی خیلی سخت است. سخت‌تر از زندگی بی‌رؤیا است. آدم همیشه توی ابرها زندگی نمی‌کند. کم‌کم می‌آید پایین و آن وقت تنهایی از همه‌چیز سخت‌تر می‌شود. می‌فهمی؟
Dec 20, 2016 06:51AM Add a comment
پاییز فصل آخر سال است

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 146 of 189 of پاییز فصل آخر سال است
دورۀ آرزوهای بزرگ و شادی‌های عجیب‌وغریبمان گذشته. به نظرت زندگی چه‌طور باید باشد؟ همه‌اش یک مشت چیز کوچک معمولی است. اگر قرار باشد خوشحال باشیم باید با همین‌ها خوشحال باشیم.
Dec 20, 2016 06:51AM Add a comment
پاییز فصل آخر سال است

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 123 of 189 of پاییز فصل آخر سال است
چرا از بچگی گم کردن را قبل از پیدا کردن یادمان دادند؟ شاید برای همین است که هر روز، تکه‌به‌تکه، چیزهایی را از زندگی‌مان گُم می‌کنیم که دیگر هیچ‌وقت پیدا نمی‌شوند. گمشان می‌کنیم و زندگی‌مان هر روز خالی و خالی‌تر می‌شود تا دیگر جز یک مشت خاطرۀ خاک‌گرفته از گم‌کرده‌ها، چیزی در آن باقی نمی‌ماند.
Dec 20, 2016 06:50AM Add a comment
پاییز فصل آخر سال است

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 113 of 189 of پاییز فصل آخر سال است
حالا دیگر هر چه‌قدر هم زل بزنم به آن تکه‌ی آبی‌یی که در آن محو شدی و فریاد بزنم من هنوز همه‌ی عاشقانه‌هایم را نخوانده‌ام، برنمی‌گردی.
Dec 20, 2016 06:49AM Add a comment
پاییز فصل آخر سال است

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 57 of 189 of پاییز فصل آخر سال است
اما چیزی در او هست که حرصم را در می‌آورد و نمی‌دانم چیست. نمی‌فهمم چرا مرا دوست دارد.
...
نمی‌فهمم چی را در من دوست دارد و از این همین می‌ترسم. از این نفهمیدن بی‌دروپیکر که مرا پرت می‌کند توی فضای تاریکی که نمی‌شناسم.
Dec 20, 2016 06:48AM Add a comment
پاییز فصل آخر سال است

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 47 of 189 of پاییز فصل آخر سال است
باید ادای آدم‌های خوشبخت را دربیاورم. تنها کاری که مطمئنم خوب بلدم.
Dec 20, 2016 06:47AM Add a comment
پاییز فصل آخر سال است

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 35 of 189 of پاییز فصل آخر سال است
متنفرم از این که مثل هر روز تنها برسم خانه. کسی نباشد در را برایم باز کند و مجبور شوم خودم کلید بیندازم. متنفرم از این که شب‌ها، خودم چراغ‌ها را خاموش کنم. از این که بعضی وقت‌ها صدای خودم را بشنوم که دارم بلندبلند با خودم حرف می‌زنم و از این فکر این که دارم دیوانه می‌شوم، هر بار بیشتر از قبل بترسم.
Dec 20, 2016 06:36AM Add a comment
پاییز فصل آخر سال است

Zohreh Hanifeh
Zohreh Hanifeh is on page 33 of 189 of پاییز فصل آخر سال است
می‌خواستم مثل درخت، خودم را و تو را توی همین زمین بکارم و پای‌مان را همین جا محکم کنم که هیچ وقت نتوانی جایی بروی بدون من.
Dec 20, 2016 06:36AM Add a comment
پاییز فصل آخر سال است

Follow Zohreh's updates via RSS