در سنگر آزادی Quotes

Rate this book
Clear rating
در سنگر آزادی در سنگر آزادی by Friedrich A. Hayek
59 ratings, 4.17 average rating, 6 reviews
در سنگر آزادی Quotes Showing 1-30 of 53
“همین طور است وحدت هدف که در مرحله "شکار و خوشه چینی" البته از نظر بقای گروه اهمیت حیاتی داشت و وجود آن هنوز در خانواده ها و گروه های کوچک ممکن است، اما در "جامعه کلان" نه تنها افسانه، بلکه افسانه ای بسیار خطرناک است و ، چنانکه بارها دیده شده است، به استبداد منجر می شود. (گفتار مترجم)”
عزت‌الله فولادوند, در سنگر آزادی
“قول به اینکه تا وقتی اکثریت اعمال حکومت را تأیید کند، حکومت قانون حفظ شده است چیزی بجز بازی با الفاظ نیست.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“اگر مزد و پاداش مورد انتظار، دیگر به مردم نگوید که کجا کوششهایشان بزرگترین خدمت را به مجموع تولید خواهد کرد استفادهٔ کارآمد از منابع محال خواهد شد.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“به نام عدالت اجتماعی، حق اخلاقی خویش میدانیم که از حکومت بخواهیم آنچه را میتواند بزور از افراد موفقتر در بازی کاتالاکسی بگیرد و به ما بدهد اما وقتی جذابیت نسبی جهت های مختلف کار تولیدی بدین ترتیب به طور مصنوعی تغییر داده شود نقض غرض میکند و نتیجه معکوس میدهد.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“فقط قیمتهای تعیین شده در بازار آزاد کاری میکند که تقاضا با عرضه برابر شود.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“عدالت اجتماعی" را چیزی بجز فرمولی پوچ نمیدانم.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“بیش از ده سال یکی از دلمشغولیهای بزرگ من این بوده که معنای آنچه را عدالت اجتماعی خوانده میشود کشف کنم.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“انسانِ دستگاهی... ظاهراً خیال میکند که اعضای یک جامعه بزرگ را میتواند به همان آسانی آرایش دهد که دست مهره ها را بر صفحهٔ شطرنج می چیند. او در نظر نمی گیرد که مهره های شطرنج را هیچ اصل حرکتی دیگری نیست مگر آنچه با فشار دست بر آنها وارد میشود ولی در صفحهٔ بزرگ شطرنج جامعۀ انسانی هر مهره دارای اصل حرکتی خویش است غیر از آنچه قوه قانونگذاری احیاناً بخواهد بر آن تحمیل کند. اگر این دو اصل با یکدیگر مقارن گردند و در یک جهت عمل کنند بازی جامعه انسانی با سهولت و هماهنگی پیش خواهد رفت و به احتمال قوی مقرون به خوشی و کامیابی خواهد بود. ولی اگر تقابل یا مغایرت داشته باشند بازی با فلاکت ادامه خواهد یافت و جامعه انسانی همواره به منتها درجه پریشان و بی نظم خواهد بود.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“من مطمئن نیستم که حتی در یک اقتصاد هدایت شده از مرکز، عدالت توزیعی معنای معینی داشته باشد یا در چنین نظامی مردم هرگز به توافق برسند که کدام توزیع عادلانه است.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“دکتر ماتسوشیتا روزی به مناسبتی دیگر از من سؤالی کردند که دقیقاً به این مطلب مربوط می شود ولی در آن هنگام نتوانستم به آن پاسخ دهم. ایشان اگر منظورشان را درست فهمیده باشم از من پرسیدند آیا چنین نیست که مردمی که در مورد نهادهای خویش بیشتر به عرف متکی میشوند تا به ابداع و اختراع گاهی آزادی بیشتر و بنابراین میدانی گسترده تر برای تکامل فرد فراهم می آورند تا کسانی که تصمیم میگیرند همۀ نهادها را یا از نو بنا کنند یا بر وفق اصول عقلی به شکلی دیگر درآورند؟ به اعتقاد من پاسخ مثبت است تا هنگامی که هنوز تشخیص حدود عقل را در تنظیم و تمشیت امور اجتماعی نیاموخته ایم با این خطر بزرگ مواجهیم که آنچه را الگویی عقلانی میپنداریم بزور به خورد جامعه دهیم و در نتیجه آزادی را که شرط عمده بهبودهای تدریجی است خفه کنیم.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“اما امیدوارم ببینید که دلپسند و مطبوع است؛ و از این گذشته به نظر من، چون از قبیل بزرگ نمایی های یک سویه ای نیست که از مرحله خاصی در تکامل عقلی اروپاییان سرچشمه میگیرند، بلکه بعکس نظریه های حقیقی در باب فطرت آدمی به دست میدهد، خواهید دید بنیاد تحولی را میگذارد که بر پایۀ تجربۀ خودتان خواهید توانست مصدر خدمات بزرگ به آن شوید. نگرشی است به ذهن آدمی و جامعه که به نقشی که سنتها و رسوم در شکوفایی و بالندگی آن دو ایفا میکنند ، جایگاهی شایسته اختصاص میدهد چشمان ما را به بسیاری امور باز میکند که کسانی که با صورتهای خام خردگرایی بار آمده اند اغلب در برابر آنها کورند. به ما نشان میدهد که گاهی نهادهای رشد یافته ای که از مخترعات هیچکس نیستند ممکن است از طرحهای عالمانه تر و پیشرفته تر، چارچوبی بهتر برای رشد فرهنگی فراهم سازند.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“ممکن است بدواً آن را آنچنان هیجان انگیز و مفتون کننده نیابید زیرا این مکتب برخلاف کیش پرستش عقل ،محض شیفتگی و سرمستی همراه نمی آورد”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“عقل مانند ماده انفجاری خطرناکی است که اگر با احتیاط از آن بهره بگیرید بغایت مفید است ولی اگر جانب احتیاط را فرو بگذارید ممکن است تمدنی را منفجر کند.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“چنانکه منتسکیوی بزرگوار به وضوح و در اوج "عصر خرد" متذکر شد: حتى عقل به حدودی نیازمند است.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“چنین مینماید که میل به اینکه همه چیز را تابع کنترل عقلانی کنیم نه تنها به هیچ وجه استفاده از عقل را به بالاترین حد نمیرساند بلکه خود سوء استفاده ای از عقل است که بر سوء تصوری اساسی از قوای عقلی بنیاد شده، و عاقبت به نابودی داد و ستد آزاد میان اذهان مختلف می انجامد که رشد عقل باید از آن مایه بگیرد.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“اتباع مکتب دکارت مانند هلوسیوس و بکاریا یا پیروانشان در انگلستان از بنتم و آستین گرفته تا جی ئی مور این فایده نگری عام را که هدفش یافتن فواید مستتر در قواعد انتزاعی متکامل در طی نسلهای پیاپی بود، تبدیل کردند به فایده نگری خاصی که در نهایت امر اقتضا دارد درباره هر کاری با آگاهی کامل به کلیه نتایج قابل پیش بینی آن داوری شود. حاصل نظر اخیر نهایتاً این است که از تمام قواعد انتزاعی صرف نظر شود و میانجامد به این ادعا که انسان میتواند با علم به کلیه واقعیات ذی ربط به ایجاد نظم مطلوب در جامعه از راه تمشیت همه جزئیات ملموس آن کامیاب گردد. پس فایده نگری عام هیوم بر شناخت و قبول حدود عقل ما پیریزی میشود و کاملترین کاربرد آن را محصول اطاعت از قواعد انتزاعی میداند حال آنکه شالوده فایده نگری خاص برخاسته از بر ساختگرایی اعتقاد به توان عقل برای دستکاری و تصرف مستقیم در کلیه جزئیات جامعه ای پیچیده و متکثر است.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“زبانی که در کودکی می آموزیم احتمالاً بمراتب بیش از آنکه خود توجه داریم در طرز تفکر ما و نظرمان نسبت به جهان و برداشتمان از آن تأثیر تعیین کننده می گذارد.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“کوششهای بیش از دویست ساله نظریه پردازان اجتماعی و بویژه اقتصادی اکنون از این جهت به طور نامنتظر مورد تأیید علم جدید مردم شناسی اجتماعی قرار میگیرد که در زمینه های روزافزون نشان میدهد آنچه مدتهای دراز از مخترعات عقل محسوب می شد، در واقع پیامد انتخاب طبیعی و سیر تکاملی بوده است.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“اینکه پیوسته بخواهند مسؤولیت اجتماعی ما را در برابر جمیع نیازمندان یا تیره بختان در جامعه یا کشورمان یا جهان گوشزد کنند لاجرم آنقدر به کُند و کرخت شدن احساساتمان میانجامد تا روزی که دیگر فرقی بین مسؤولیتهایی که نیاز به اقدام ما دارند و آنها که ندارند باقی نماند مسؤولیت برای اینکه مؤثر واقع شود باید محدود باشد تا شخص بتواند برای تعیین اهمیت نسبی وظایف مختلف به شناخت واقعی خویش تکیه کند و اصول اخلاقی خود را در مورد اوضاع و احوالی که میشناسد به کار برد و به طور ارادی برای کاستن از بدیها بکوشد.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“اگر بناست آن چه می کنیم، سودمند و کارگر بیفتد، هدفهایمان باید محدود و سازگار با تواناییهای ذهنی و ظرفیت همدردی و غمخواری ما باشد.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“مسؤولیت برای اینکه مؤثر بیفتد باید هم معین و هم محدود و هم به لحاظ عاطفی و عقلی با تواناییهای انسانی سازگار باشد.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“از جنبهٔ اخلاقی، سوسیالیسم بناچار اساس کل اخلاق و آزادی و مسئولیت فردی را نابود میکند. از جنبه سیاسی، دیر یا زود به حکومت توتالیتر می انجامد. از جنبه مادی، حتی اگر مسبب فقر نشود بشدت مانع تولید ثروت خواهد شد.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“باید اذعان کنم که پس از چهل سال انتظار بیهوده برای اینکه ببینم سوسیالیست ها در برابر این اعتراضات چه دفاع عقلاً متینی ارائه میدهند اکنون دیگر حوصله ام تمام شده است. چون همیشه تصدیق کرده ام که در اردوی سوسیالیستی بسیاری افرادِ با حسن نیت نیز پیدا می شوند، سعی داشته ام با نظریاتشان با ملایمت برخورد کنم ولی اکنون مدتهاست زمان آن فرا رسیده که به صدای بلند اعلام کنیم بنیادهای سوسیالیسم به لحاظ عقلی به منتها درجه پوک و میان تهی است و اساس مخالفت با آن نه تفاوت ارزشها یا پیشداوری بلکه استدلال های منطقی ابطال نشده است. بخصوص با توجه به تاکتیک های اغلب طرفداران و مدافعان سوسیالیسم، این موضوع باید علناً گفته شود سوسیالیست ها به جای استدلال منطقی برای پاسخ گفتن به اشکالات مهمی که وارد می شود، به انگیزه ها می تازند و حسن نیت و صداقت مدافعان آنچه را به زعم خودشان سرمایه داری است در معرض بدگمانی قرار می دهند. این کوشش های ناشیانه برای منحرف کردن بحث از حقیقت عقیده، به نظر من از ضعف موضع فکری و عقلی سوسیالیست ها سرچشمه می گیرد. هدف پاسخ های نقضی سوسیالیست ها غالباً به عقیده من بیش از آنکه رد استدلال های نویسنده باشد بی اعتبار ساختن خود اوست. تاکتیک معمول در پاسخهای نقضی، هشدار به جوانان است که مبادا نویسنده یا کتاب او را جدی بگیرند و این شگرد به درجه ای استادانه رسانده شده است. دیگر کدام جوان ممکن است به کتابی مانند کتاب من، بنیان آزادی، اعتنایی بکند وقتی از یکی از استادان پیشرو علوم سیاسی در دانشگاههای انگلستان بشنود که آن هم از جمله دایناسورهایی است که هنوز در صحنه پرسه می زنند و ظاهراً از تأثیر انتخاب طبیعی مصون مانده اند؟ به نظر می رسد اصل عموماً بر این است که اگر نتوانستید بطلان استدلال را ثابت کنید آبروی نویسنده را ببرید. ظاهراً روشنفکران چپگرا حتی حاضر به پذیرفتن این نیستند که استدلال علیه آنان ممکن است صادقانه و حتی مقرون به حقیقت باشد زیرا آن وقت ممكن است چنین معنا بدهد که خود ایشان یکسره به خطا رفته اند.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“بسیار گفته میشود که بعضی از کشورها دیگر "قابل اداره" [یا "حکومت پذیر"] نیستند اما کمتر توجه میشود که ریشه گرفتاری حکومتِ بیش از حد است و باز کمتر نشانی از التفات به این امر به چشم می خورد که این آفت چقدر تا اعماق نهادهای مسلط ریشه دوانیده است.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“تمام دانش‌آموزان سخت معتقد بودند که نظام سوسیالیستی بهترین روش برای اداره یک کشور است زیرا در آن هیچ کس فقیر نخواهد بود و اختلاف طبقاتی کم خواهد شد. پروفسور پیشنهاد کرد از این به بعد از آنهایی که نمره بالایی کسب کرده اند کم شود و به کسانی که نمره پایینی دارند اضافه شود.
به این ترتیب نه کسی ٢٠ می‌گیرد و نه کسی تجدید می‌شود. پس از امتحان اول نتایج جالب بود. درس‌خوان‌ها و پرتلاش‌های کلاس که برای امتحان خود را به‌خوبی آماده کرده بودند ازینکه از نمره شان کاسته شده بود ناراحت بودند و در عوض تنبل‌ها ابراز شادمانی کردند.
در امتحان بعدی معلوم شد آن‌ بچه درس‌خوان‌هایی که ساعت‌ها پی مطالعه و یادگیری بودند از تلاش خود کاسته و یک پله پایین‌تر آمدند و آن‌ها که کم‌تر درس می‌خواندند تقریباً درس را رها کردند زیرا از تجدید نشدن خاطر جمع بودند.
در امتحان سوم اما همه‌چیز تغییر کرد. مشخصا خیلی‌ها درس خواندن را رها کرده بودند و آن بچه درس‌خوان‌ها آن‌قدر از دوران اوج خود فاصله گرفته بودند که حتی اگر می‌خواستند نیز دیگر قادر به کسب نمرات سابق نبودند.
خیلی از دانش آموزان اعتراض کردند و خواستند که از این به بعد همچون سابق نمرات به‌طور مجزا محاسبه شود اما پروفسور اجازه نداد و گفت: هرکس این سیستم را قبول نداشته باشد از کلاس اخراج می‌شود! دانش‌آموزان سکوت کردند و سپس پروفسور افزود : حالا علت شکست نظام‌های سوسیالیستی را فهمیدید؟”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“مدرسیان قرون وسطا آن را در قالب این قاعده بیان می کردند که: عقل داور نیست، بلکه ابزار است.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“یگانه راهی که بتوانیم نظمی در زندگی خویش برقرار سازیم این است که برخی قواعد یا اصول انتزاعی را راهنما بگیریم و سپس هنگام دست و پنجه نرم کردن با اوضاع تازه ای که پیش می آید، اکیدا از ان قواعد پیروی کنیم. اعمال ما نقشواره ای همساز و عقلانی تشکیل می دهند نه از آن رو که درباره آنها به عنوان بخش های طرحی یکتا و پیش اندیشیده تصمیم گرفته بودیم، بلکه به این جهت که در هر تصمیم از تصمیم های پیاپی، دامنه گزینش را به همان قواعد انتزاعی محدود می کنیم.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“پندار خامی است که کسی خیال کند در فلان نوع دیگر جامعه از چنین فشاری خواهد رست، زیرا شق بدیل فشار مسؤولیت برای تسلط بر سرنوشت خویش، تحمل فشار بمراتب تبعیض آمیزتر و زجر آورتر اوامری است که باید اطاعت کرد.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“هر کودکی به عنوان شهروند نه تنها دارای حق حیات و آزادی و دست یافتن به سعادت و خوشبختی است بلکه حق دارد به مقام و موقعیتی در سلسله مراتب اجتماعی برسد که استعدادهایش او را محق به نیل به آن می سازد.؟!”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی
“ممکن است حس عدالتخواهی ما آزرده شود وقتی که ببینیم دو نفر هر دو برای کسب مهارت و دانش تخصصی واحدی زحمت برابر کشیده اند، اما یکی از آنان کامیاب شده و دیگری ناکام مانده است.”
Friedrich A. Hayek, در سنگر آزادی

« previous 1