Peiman > Recent Status Updates

«‏دیدم که پیر شده یعنی دیدم که ترسیده.»

فکر می‌کنیم آدم‌های نزدیک‌مان را می‌شناسیم، اما زمان با خودش چیزهایی می‌آورد که می‌فهمیم کم‌تر از آنچه فکر می‌کردیم، می‌دانیم؛ یعنی تقریبا هیچ. همیشه بخش بزرگ‌تر حقیقت در سایه قرار دارد. حتی اگر بخش روشن بزرگ‌تر شود باز هم برد با سایه‌هاست.

بالاخره رهبری پیدا شده. اما با احتیاط از خودم می‌پرسم: این رهبر ما را به کجا خواهد برد؟
از بین رفتن ناامیدی خیلی وقت‌ها منجر می‌شود به قدم گذاشتن در را‌ه‌های جنون‌آمیز.

«هیچ کس در برابر عشق آخرین نفر نیست، فقط در برابر مرگ است که می‌توانی آخرین نفر باشی. فقط مرگ می‌تواند به ما بگوید: آخرین نفر هستی. نه چیزی دیگر، نه کسی دیگر.»

«خورشید، طلوع کن، ما را نمی‌ترسانی. ما به آن چندین و چند کیلومتر، به قطر و حجم تو بی‌اعتناییم. خورشیدِ گرم، طلوع کن، نورِ روشن، طلوع کن. تو بزرگ نیستی، کوچک نیستی، تو شادی می‌آوری.»

«‏وضع همین است: کسی که بار کشید، بارش می‌کنند و تقصیرها نیز همیشه بر گردن اوست.»

«بله، غرور دارد. من هم از آدم‌های مغرور خوشم می‌آید. مغرورها به‌خصوص وقتی جذابند که دیگر مطمئنی رویشان تسلط داری. مگر نه!
آه! ای آدمیزادِ پست‌فطرتِ نابکار!»

«بریتانیا همواره سطح مقاومت در میان جمعیت آمریکا را اشتباه خوانده و به غلط تصور کرده بودند که برتری تسلیحاتی بریتانیا به شورش ۱۷۷۶ (انقلاب آمریکا) پایان خواهد داد.»

انتخاب کردن خودش یه تله است.

«همدم خوب» - فوئنتس

«پیروزی به‌راحتی انجام می‌پذیرد زیرا انسان همه‌ی توان خود را به کار می‌بندد تا بدان دست باید اما به‌دشواری حفظ می‌شود زیرا فقط با بخشی از نیروهای خود از آن دفاع می‌کند.»

«چیزهایی در جهان هست که گفتنش از کردنش پررنج‌تر است.»

ما این حقایق را بدیهی می‌انگاریم که همه‌ی انسانها برابر آفریده شده‌اند و آفریدگارشان حقوق سلب‌ناشدنی معینی به آنها اعطا کرده که حق زندگی، آزادی و نیل به سعادت از جمله‌ی آنهاست. برای تضمین این حقوق، حکومت‌هایی در میان انسان‌ها برپا می‌شوند که اختیارات به‌حق خود را با رضایت حکومت‌شوندگان کسب می‌کنند.

«اعلامیه‌ی استقلال امریکا» - توماس جفرسون

«من از آن دسته افرادی هستم که ترجیح می‌دهم بعد از انجام کاری عذرخواهی کنم تا پیش از انجامش اجازه بگیرم.»

«چه لطفی در حقم کردند آنان که وجودم را فراموش کردند. چنان فراموش کردند که توانستم خودم را به یاد بیاورم، که بدانم کیستم.»

«از من می‌ترسند چون آنها را خوب می‌شناسم.»

«این دو قلب جوان به اعتماد بی‌حدومرزی رسیده بودند که احتمالاً لطیف‌ترین جذابیت عشق است.»

تامس جفرسون: همه‌ی تجربیات نشان داده تا زمانی که بدی‌ها تحمل‌پذیرند، انسان‌ها بیشتر راغب‌اند آنها را تحمل کنند تا این که وضع خود را با برانداختن اَشکال حکومتی‌ای اصلاح کنند که به آنها خو گرفته‌اند.

«تا زمانی که بیگناه پشت میله‌های زندان باشد، ما دیگر جزو ملت‌های شریف و منصف به شمار نخواهیم آمد.»

«‏و به این فکر کردم که مهربانی چگونه معجزات را رقم می‌زند.»

«زندگی شادی‌های بزرگی می‌طلبد، یعنی کشف ارزش چیزهایی که بیهوده می‌نمایند.»

«هر که می‌خواهد در هنرش به خودِ زندگی دست یابد و نه به بدل آن، هر که می‌خواهد طبیعت واقعی انسان را نشان دهد و نه آن چهره‌ی آغشته به ترحم و دلسوزی که آدمیزاد دوست دارد از خودش ببیند، لازم است عادت‌های ناپسند و گناه را نشان دهد. به همین دلیل، ساد نویسنده‌ای عمیق است، به عبارت دیگر عمیق‌تر از لامارتین؛ هر شاعری باید به نحوی بی‌رحم باشد.»

«وقتی آدم این‌قدر می‌نویسد، چطور ممکن است عبارات و اندیشه‌ها را تکرار نکند؟»

چه قانون عجیبی‌ست! آنهایی که بلدند تسلیمان بدهند به ندرت همان‌هایی هستند که به قلبمان نزدیک‌ترند.