Haniyeh > Recent Status Updates

رویداد های بد احتمالا رخ خواهند داد، ولی هرگز احتمال ندارد به اندازه ای که میترسیم بد باشند. 185

علت عصبانیت نوعی باور است، باوری که خاستگاه های تقریبا خوشبینانه خنده داری دارد (گرچه تاثیرات آن گریه آور است) این باور که در قرارداد زندگی چیزی به نام ناکامی نوشته نشده است. 160

به نظر اپیکور اکثر کسب و کارها نیازهای غیرضروری مردمی را تحریک می کنند که قادر به درک نیازهای واقعی خود نیستند. می توان با خودآگاهی و درک بیشتری از مقوله سادگی، میزان مصرف را به شدت کاهش داد. 135

اگر ما چنین موجودات تاثیرپذیری نبودیم، تبلیغات این قدر رواج نداشت. وقتی تبلیغات زیبای روی دیوارها را می بینیم به آن کالاها علاقه مند می شویم و وقتی درباره آن کالاها اصلا صحبتی به میان نمی آید یا از آن ها تعریف نمی کنند علاقه خود را به آن ها از دست می دهیم. 132

باید بیهوده بودن ثروت بیش از حد طبیعی را مثل آب برای ظرفی بدانیم که آن قدر پر است که سرریز می کند. 129

هیچ چیز نمی تواند کسی را که به کم راضی نمی شود راضی کند. 122

وقتی درد حاصل از نیاز را رفع کنیم، ظروف ساده و میز مجلل، لذت یکسانی در بر دارند. 120

اگر کسی به طور عقلانی به میرایی و فناپذیر بودن بیندیشد، به نظر اپیکور، در می یابد که پس از مرگ چیزی جز فراموشی و نسیان وجود ندارد و "بیهوده است که از قبل نگران چیزی باشیم که چون فرا رسد مشکلی نمی آفریند" 116

برای اضطراب درمان های معدودی وجود دارد که بهتر از تفکر باشند. با نوشتن مشکل روی کاغذ یا حرف زدن از آن در مکالمه، اجازه می دهیم ویژگی های اصلی آن ظاهر شود و با شناخت ماهیتش، اگر نه خود مشکل، ولی ویژگی های آزارنده ثانویه اش - گیجی و سردرگمی، جابجایی و تحقیر - را برطرف می کنیم. 115

فرد حکیم نه بیش ترین مقدار غذا بلکه لذیذترین غذا را انتخاب می کند. 115

ما باید خود را از زندان امور روزمره و سیاست روزمره رها کنیم. 114

قلیلی دوستان واقعی می توانند عشق و احترامی به ما ارزانی دارند که ممکن است حتی ثروت قادر به تامین آن نباشد. 113

دوستان حقیقی ما را بر اساس معیار های دنیوی نمی سنجند، آنها به خود اصلی ما علاقه دارند، مثل زوج های آرمانی. 113

می توانیم از آن ها بپرسیم "این یارو ترسناک نیست؟" یا "هیچ وقت احساس کردی که...؟" و منظورمان را درک کنند، نه این که با حیرت بگویند "نه، اصلا" 112

در میان دوستان بودن یعنی همواره هویت خود را تایید کردن. دانش و مراقبت و علاقه آنها به ما این قدرت را می دهد که از رخوت و کرختی بیرون برویم. در صحبت های معمولی بسیاری از آنها با ما شوخی می کنند و نشان می دهند که ضعف های ما را می شناسد و آن ها را می پذیرند و بنابراین به نوبه خود می پذیرند که ما در دنیا جایی داریم. 112

ما وجود نداریم مگر وقتی کسی باشد که بتواند ببیند ما وجود داریم. آنچه می گوییم هیچ معنایی ندارد مگر زمانی که کسی بتواند آن را بفهمد. 112

پیش از آنکه چیزی بخوری یا بیاشامی خوب ببین با چه کسی میخوری یا می آشامی، نه اینکه چه میخوری یا می آشامی، زیرا غذا خوردن بدون دوست چیزی نیست غیر از زندگی شیر یا گرگ. 112

درست همان گونه که پزشکی هیچ سودی ندارد اگر بیماری جسمی را برطرف نکند فلسفه نیز اگر تالم فکری را برطرف نسازد بی فایده است. 108

سقراط به ما راه خروج از دو توهم نیرومند را نشان داد: این که یا باید همیشه به دستورهای افکار عمومی گوش کنیم یا هیچ وقت به آنها گوش نکنیم.
پیروی از سرمشق او هنگامی بیشترین سود را در بر دارد که در عوض بکوشیم همواره به دستورهای عقل گوش بسپاریم. 87

اعتقاد به این که عدم مجبوبیت مترادف حقیقت است به همان اندازه خام و ناشیانه است که عقیده داشته باشیم عدم محبوبیت مترادف با بطلان و خطاست. اعتبار یک عقیده یا عمل نه با شمار افراد موافق یا مخالف با آن ها، بلکه با پیروی آن از قواعد منطق تعیین می شود. 87

شاید به نظر برسد که این سرنوشت نوابغ و قدیسان است که ابتدا در معرض سوتفاهم قرار گیرند و سپس مجسمه های برنزی لیسیپوس نصیب آنها شود. ممکن است ما نه نابغه باشیم و نه قدیس. شاید صرفا در برابر دلایل خوب نقش مخالف را بازی می کنیم و کودکانه اطمینان داریم که هیچگاه به اندازه وقتی که دیگران ما را در اشتباه می پندارند برحق نیستیم. 86

این خطر وجود دارد که مرگ سقراط ما را فریب دهد. شاید این امر این باور مبتنی بر احساسات را در ما تقویت کند که گویی رابطه ای قطعی میان مورد نفرت اکثر افراد بودن و برحق بودن وجود دارد. 86

هرچند در هر زمانی فقط در یک مکان ساکن هستیم، ولی به کمک این مثال می توانیم خلاقیت به خرج دهیم و خود را در سرزمین ها و ادوار و اعصار دیگری تصور کنیم که نوید می دهند با عینیت و بی طرفی بیشتری درباره ما داوری خواهد شد. شاید نتوانیم به موضع اعضای هیئت منصفه محلی را برای کمک به خود قانع سازیم ولی می توانیم با چشم انداز نویدبخش حکم آیندگان تسلی یابیم. 86

ما فراموش می کنیم که از میان رفتن تعصبات و کاهش حسادت ها به زمان نیاز دارد. 85

زندگی اجتماعی سرشار است از اختلاف و تضاد میان برداشت های دیگران از ما و واقعیت وجودی ما. 84

ما باید او را نمونه اعلای چگونگی حفظ اعتماد به موضعی عقلانی بدانیم که با مخالفتی غیرمنطقی روبرو شده است. 77

او مرد عاقلی بود که اعتقادات شخصی ای داشت و می فهمید که دشمنانش درست فکر نمی کنند، گرچه اصلا ادعا نمی کرد تفکرات خودش بدون استثنا درست هستند. 77

آتنی ها تمایل داشتند از روی هوس موضع گیری کنند و بدون زیر سوال بردن باورهای مقبول از آن ها پیروی کنند. 76

سقراط خودرای نبود و از روی مردم گریزی به این دیدگاه ها بی اعتنایی نمی کرد زیرا مردم گریزی ناقض باور او به وجود عقلانیت در تمام انسان ها بود. در بیش تر عمر خود، از سپیده دم مشغول صحبت با آتنی ها بود، می دانست فکر آن ها چگونه کار می کند و دیده بود که متاسفانه غالبا فکر آن ها کار نمی کند، گرچه امیدوار بود روزی این افکار به کار افتد. 76

به نظر سقراط عقل برای همگان قوه ای قابل دسترس است. 69