Mohammad > Recent Status Updates

سرمایه داری از تمام تاریخ ثروت و رونق بیش تری آفریده است اما بهای این رونق - خصوصا در مورد فقر و فلاکت میلیون هاانسان - نجومی بوده است. مطابق با گزارش یک جهانی 2 میلیارد و 740 میلیون انسان در سال 2001 به درآمدی از از دو دلار در روز امرار معاش می کردند.

- چرا زن نمی گیری؟
+ قطارسواری رو خیلی دوست دارم. اگه آدم زن داشته باشه هیچ وقت نمی تونه کنار پنجره بشینه

انصافا در برابر این شاهکار باید سکوت کرد. یکی از معدود رمان هایی که از فرط عمیق بودنش، نمی تونم یک سره بخونم و برم جلو.
ضمن اینکه طنازی های سالینجر خیلی خیلی خوبن.

خیلی دوست دارم بتونم یه نمایشنامه بر اساس این کتاب بنویسم و کارگردانی کنم، البته می دونم که علاوه بر تسلط به تمام المان های تداتر، شاید چندین سال مطالعه، بارها بازنویسی و ساعت ها تمرین میخواد، تازه شاید بشه به نبوغ اثر نزدیک شد، اونم شاید.

از مقدمه قشنگ معلومه که کار علمی شده و دقیق نه اینکه صرفا کار بی حاصلی باشه اضافه بر بقیه. ضمن اینکه به شدت روون و خوندنیه.

این رو با جلسات شاهنامه خوانی با حضور دکتر دهقانی (نویسنده کتاب) شروع کردم. قبلا هم البته خیلی کوتاه سر کلاسشون بودم. کلا خیلی بهشون ارادت دارم.
امید.ارم که بدون مشکل این محموعه "تاریخ و ادبیات ایران" رو که شروع کردن تموم کنن.

دوستان گودریدز شما هم مشکل داره؟
بحث فیلترینگه یا تحریم گودریدز

هشتم آبان 86
خدا بیامرزه قیصر امین پور رو. من یکی که بهش بدهکارم

تا نگاه می کنی وقت رفتن است

خدا بیامرزه قیصر امین پور رو. من یکی که بهش بدهکارم
هشتم آبان 86

تا نگاه می کنی وقت رفتن است

دا بیامرزه قیصر امین پور رو. من یکی که بهش بدهکارم
هشتم آبان 86

تا نگاه می کنی وقت رفتن است

با اینکه نامه بادی به زویی را حداقل چهار بار خوانده ام،هنوز برایم فوق العاده جذاب،عمیق و در عین حال ساده،صمیمانه وصادقانه و عجیب است.با اینکه برخی از قسمت هایش را نمی فهمم،ولی فکر نمی کنم تا به حال متنی خوانده باشم که این چنین حالات مختلفی را درونم ایجاد کرده باشد،به صورتی که انگار دست کرده اند و حساس ترین،تاریک ترین،بازیگوش ترین و شاید صلب ترین ناحیه فکرم را که از آشکارشدن می ترسد،بیرون کشیده اند
سالینجر کولاک کرده

:انصافا بعضی حملات این کتاب فرادرخشان اند

حالم از اینکه شجاعتش رو ندارم که یه هیچ کس مطلق بشم، به هم میخوره

فرنی گفت:«من فقط می‌دونم اگه شاعر باشی یه چیز قشنگ خلق می‌کنی. منظورم اینه که وقتی کارت تموم شد یک چیز قشنگ رو کاغذ به جا می‌ذاری. آدمهایی که تو ‌زشون حرف می‌زنی حتا یه چیز زیبا به جا نمی‌ذارن. بهترین‌شون تنها کاری که می‌کنه اینه که به درون ذهنت رخنه می‌کنه و یه چیزی اون‌جا به جا می‌ذاره اما به صرف

شروع بار دوم

داره بهتر میشه، هم توصیفات ملموس تری داره هم روند وقایع پیوسته تر و منسجم تره

تا مرز کنارگذاشتن هم رفتم، ولی یکی دو تیکه زیبا هم دیدم.

نثر دلنشینی نداره و آدم حس میکنه نویسنده ناشیه. به هرحال امیدوارم بهتر بشه گرچه بعید می دونم.

من از طافچه گرفتم این کتاب رو.
ترجمه مشکل داره و یه سری جاها محاوره است، یه سری جاها نیست. کلا انگار ویرایش نشده اصلا.

هرچند به دریا دل ماهی، گیر است
بیچاره اسیر بازی تقدیر است
افتاده میان قایقی فرسوده
از اون گران تر، دل ماهیگیر است
---
غمگین نشد از اینکه به او تاخته اند
یا اینکه به جانش تبر انداخته اند
وقتی جگر انار خون شد که شنید
از شاخه او چوب فلک ساخته اند
--
آنم که طلسم بخت را می شکند
می غرد و کوه سخت را می شکند
حاشا که به زخم های خود سجده کنم
سجده کمر درخت را می شکند
--
دنیا قبرستان بزرگی است که ما
دنبال مزار خود در ان می گردیم

دوستان گویا فیدیبو هر روز یک کتاب رایگان داره.

سلام
دوستان من کتاب های زیر رو از فیدیبو خریدم. گویا میشه تا 72 ساعت به طور رایگان به دوستان هم هدیه شون کرد. هرکس میخواد بگه
اتاق ورونیکا
دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد
زن در ریگ روان
همنوایی شبانه ارکستر چوب ها

دوستان این سایت رو ببینید:
https://www.booksbythefoot.com
این سایت میگه : متناسب با شخصیت و فضایتان کتابخانه ای ترتیبمی دهیم و کتاب هایی بر اساس رنگ، جلدبندی، موضوع، انداره، بلندی و موارد دیگر عرضه می کنیم که مجموعه ای با ظاهر فوق العاده به وجود می اورد.

میگن تا تنور داغه باید چسبوند. منم باید زودتر کتاب هایی رو که خریدم شروع کنم. :)

سال 1917
هیئتی از نمایندگان با تزار (نیکلای دوم) ملاقات کردند. او که انتخاب دیگری نداشت، کناره گیری کرد و عصر 450 ساله حکومت تزاری به سر آمد.

در حالی که دهقانان روسیه تا سر حد مرگ گرسنگی می کشیدند (به خاطر قحطی)، غلات تولیدی آن ها برای کسانی فرستاده میشد که قدرت خرید ان را داشتند. این درس تلخ و بی رحمانه اقتصاد بازار (یکی از مهم ترین المان های سرمایه داری) تنها به قیمت جان بسیاری ازمردم روسیه تمام نشد، بلکه به انقلابی انجامید که پیامدهایش بسیار فراتر از صرف آزادی دهقانان بود (انقلاب سوسیالیستی 1917)ا.

امروز رفتم نمایشگاه. یکی از کتاب هایی که می خواستم بخرم، مرشد و مارگریتا ترجمه عباس میلانی بود. من دوست داشتم ترجمه بهمن فرزانه رو بگیرم، ولی گفته بودن که چاپ نشده . من دیگه قعط امید کرده بودم و رفتم ترجمه میلانی رو گرفتم. بعد اتفاقی از جلوی نشر امیرکبیر رد شدم، گفتم یه سری بزنم، دیدم ترجمه بهمن فرزانه اولین چاپش انجام شده، چاپ 96. تازه با قیمت نصف. اون رو هم خریدم.

آتش زدن مسکو توسط خود روس ها خیلی عجیبه و دهشتناک

مسکو در آتش
هنوز امپراتور (ناپلئون) وارد کرملین نشده بود که آتش در محله چینی ها درگرفت.
آتش سوزی به شدت گسترش یافت و در ظرف سه روز سه چهارم مسکو را در کام خود فرو برد.
ما بی حرکت و در سکوت ناشی از بهت و حیرت، و با احساس ناامیدی مطلق نسبت به ارائه هرگونه کمکی، به این صحنه باشکوه و درعین حال دهشتناک نگاه می کردیم.

پتر تصمیم گرفت یک شهر جدید و بزرگ بنا کند : سن پترزبورگ
تعداد واقعی کسانی که در جریان ساخت این شهر جان باختند هیچ گاه معلوم نخواهد شد،در زمان پتر، این تعداد صدهزار برآورد میشد. ارقام بعدی پایینتر است؛ شاید 25 یا 30 هزار. اما هیچ کس منکر این گفته هول انگیز نیست که سن پترزبورگ شهری است که روی استخوان های مردگان بنا شد