(?)
Quotes are added by the Goodreads community and are not verified by Goodreads. (Learn more)
بیژن نجدی

“ستوان پرسید:چرا می دویدید؟
مرتضی گفت:واسه این که صدای پاهام پشت سرم بود..خوشم می آمد.سالها بود که اونطوری جلوی خودم راه نرفته بودم.تازه مگر چند قدم دویدم.شاید از مثلا میز شما تا اون پنجره.این که اسمش دویدن نیس...هس؟”

بیژن نجدی, یوزپلنگانی که با من دویده‌اند
Read more quotes from بیژن نجدی


Share this quote:
Share on Twitter

Friends Who Liked This Quote

To see what your friends thought of this quote, please sign up!

38 likes
All Members Who Liked This Quote



This Quote Is From

یوزپلنگانی که با من دویده‌اند یوزپلنگانی که با من دویده‌اند by بیژن نجدی
4,002 ratings, average rating, 560 reviews

Browse By Tag