Narges Salmanizadeh > Recent Status Updates

دوباره یاد. حرف های آن متفکر فرانسوی افتاد. بدبختی نوع بشر سرتاسر از این مصیبت می آید که آدم نمی تواند تنها در اتاق خودش آرام بگیرد. چرا؟ چون از وجود خودش خسته می شود، از وزن خودش. احساسی را تجربه میکند که عنوان گنگی دارد: سنگینی. ملال.
غیر ملول ها در اتاقشان می مانند، ملول ها از خانه بیرون می زنند و به جستجو می پردازند...

به نظر آرش آن جمله به تمام فیلم می ارزید، این که:” دیگو بهترین دوست و بدترین شوهر است”
گفته بود:” همه ی ماجرا همین است، این که یک آدم در دو موقعیت مختلف میتواند دو آدم کاملا متفاوت باشد. مساله خوب و بد بودن یک آدم نیست، مناسب بودن یا مناسب نبودن جایگاه و موقعیت آن ادم در ارتباط با خود ماست.
مشکل همه ی رابطه ها همین است، این که دو آدمِ خوب یا بد در یک نسبت نامناسب قرار می گیرند” ه۰۰۰

هیچ ازدواجی، تا وقتی ادامه دارد، عملا نمی تواند عاشقانه بودن اش را، از آغاز و در ادامه، اثبات کند. عاشقی مثل خوشبختی است. وقتی که نباشد و دوره اش به سر آمده باشد، آن وقت می شود به بودن اش، در گذشته بودن اش، آگاه شد.

روزهایی هست که هیچ چیزِ دنیا، حتی خوش حال کننده ترین خبرها، نمی تواند. آدم را از حصار. بی حوصلگی اش بیرون بکشد، روزهایی که دنیا به یک اندازه شفاف و. غیر واقعی است...

تلخ کامی از گذشته همیشه دلیل درماندگی ها نیست. جهنم ماندگاریِ انتظاری است که ادم از آینده دارد.

هر ابراز عشقی امیدواری است. در هر کلام عاشقانه نویدی هست”دوستت دارم” یعنی که ”دوستت خواهم داشت”...ه

برای آرش، این آخر خط بود، خط رابطه با بیتا. آدمی که ادعا می کند عشق زندگی اش را پیدا کرده، و بلافاصله ”عشق زندگی” اش را به عشق های مرده تشبیه می کند! حسادت نه، شباهت آفت عشق است.
عاشق آن کسی است که مثل هیچ کس نیست
عاشق آن کسی است که مثل هیچ کس نیست
عاشق آن کسی است که مثل هیچ کس نیست

کتاب اینجوری شروع میشه
این راست نیست که آینده ی یک ماجرای عاشقانه را نمی شود”
پیش بینی کرد. هر عشقی یک شکست و یک پیروزی است، شکست اندیشه از اشتیاق و پیروزی امید بر آگاهی”
•
بهتر از این میتونست شروع بشه؟

کار دشوار را الان انجام میدهم
غیر ممکن کمی بیشتر زمان می برد

درد اجتناب ناپذیر است.
رنج بردن اما انتخابی است.
کسی که نمی داند به چه چبز بپردازد
و به چه اهمیت ندهد
به بی اهمیت می پردازد
و به اساس بی توجهی می کند.

‎شما ممکن است کشف کنید که هیچ چیز در مورد کسی که کنارتان زندگی میکند نمیدانید، یا چشمانتان را بسته بودید که نبینید. و بعد آرزو می کردید که ای کاش این کشف اولیه- که آرامش شیرین زندگی روزمره شما را از بین برده- هرگز اتفاق نمی افتاد.
‎به همین دلیل بهتر است که گاهی نخواهید همه چیز را بدانید.

میریم که داشته باشیم یه کتاب دیگه با ترجمه گلی خانم امامی همیشه عزیزم❤️

خیلی سخت بود جدا شدن از زندگی ای که تا قبل از جنگ جریان داشت. نه فقط قلب، که کل بدن آدم مقاومت و مخالفت می کرد. یادم میاد، خوشحال و خندون با کفش هایی که خریدم از مغازه پریدم بیرون. سرشار از زندگی بودم. در حالی که همه جا پر از دود بود.. و صدای بمب.. من توی جنگ بودم، اما نمی خواستم راجع به جنگ فکر کنم. باور نمیکردم

بعد از رها کردن نصفه و نیمه کتاب های متعدد همراه با یک خمیازه کشدار، بالاخره یه کتاب پیدا شد که جای همه ی اون قبلیا رو پر کنه

انسان بیش از هر چیز در برابر جنگ و شاید در عشق، خودش را نشان می‌دهد و رازش را فاش می‌کند. همه‌ی ایده‌ها در برابر چهره‌ی مرگ رنگ می‌بازند و آن‌جاست که ابدیتی غیرقابل درک زاده می‌شود.

تا آنکه شیطان درونی در گوشم زمزمه کرد که می توانم تمام این پیراهن ها و شلوارها را یک بهره به زمین بکوبم. من به شیطان درونم حق می دهم که از این کار خوشش بیاید; چون واقعا خودمم از این کار لذت بردم.
+ شیطان درون”.. بامزه نیست که هممون با شیطان درونمون دوست بشیم و خراب کاریامون وبه گردن بگیریم؟

سنکا فیلسوف رومی، در رساله ای ” در باب خشم” نوشت:
”ما عصبانی هستیم چون بیش از حد خوش بین ایم و به اندازه کافی برای استیصال های ذاتی جهان آمادگی نداریم.” مردی که هربار کلیدهایش را گم می کند یا پروازش را در فرودگاه از دست می دهد فریاد می کشد، اعتقاد تاثیر گذار اما بی ملاحظه و ساده لوحانه اش را به جهانی نشان می دهد که در آن کلیدها هیچ گاه سرگردان نمی شوند یا هواپیماهای سفرهای مان همیشه تضمین شده اند.

‎فیلسوف رومی، سه نکا، مفید و مختصر یاد آوری می کند; ”همه ی ما بی ملاحظه و بی فکریم، همه ی. ما غیر قابل اعتماد، ناراضی و جاه طلب و... فاسدیم” ”بنابراین، انسان هر خطایی را که دیگری را بابتش به باد سرزنش می گیرد، در قلب خودش میابد.” ه

فکر نکن کسی که به تو دلداری می دهد خودش هیچ غم و غصه ای ندارد و زندگی اش آینه همان واژگان ساده و آرامی است که به زبان می آورد; واژگانی که گاه به تو کمک می کنند. مشقات و غصه های زندگی او به مراتب بیشتر از زندگی توست و وضع تو به مراتب بهتر از اوست. اگر غیر از این بود، هرگز نمی توانست آن واژگان تسلی بخش را پیدا کند تا به تو بگوید.

Improvement at anything is based on thousands of tiny failures, and the magnitude of your success is based on how many times you’ve failed at something. If someone is better than you at something, then it’s likely because she has failed at it more than you have. If someone is worse than you, it’s likely because he hasn’t been through all of the painful learning experiences you have.

There’s a saying in Texas: “The smallest dog barks the loudest.” A confident man doesn’t feel a need to prove that he’s confident. A rich woman doesn’t feel a need to convince anybody that she’s rich. Either you are or you are not. And if you’re dreaming of something all the time, then you’re reinforcing the same unconscious reality over and over: that you are not that

الان به این گیر داده ای که به جز رفتار با کلاس و هیکل فوق العاده روفرمت, دیگه با چه چیزی می توانی مهمان هایت را تحت تاثیر قرار دهی؟
" اون دکوری هایی که آدم رو باهوش تر نشون میدن چین؟" آهان, آره کتاب!

راسل یک ریاضی دان و یک کافر برجسته بود. با یک جمله مذهب را بی ارزش جلوه داد. آن جمله این بود:" این که بگویی خدایی وجود دارد چون نمیتوانی خلافش را ثابت کنی, مثل این است که بگویی یک قوری چینی در مدار مریخ گردش می کند, اما نمی شود با تلسکوپ آن را دید."

کتاب چی هست؟ بر اساس تعریف واژه نامه میریام وبستر, کتاب عبارت است از ورق هایی که با چسب, چرم و یا هرچیز دیگری به هم چسبانده شده اند تا من را به خواب ببرند, درسته؟!؟

آنهایی که به اندازه ی کافی دیوانه اند
تا خود را قادر به “تغییرِ دنیا” بدانند، همانهایی اَند که “چنین” میکنند.

آگهی “متمایز فکر کن” اپل، ۱۹۹۷

One of the most salient features of our culture is that there is so much bullshit. Everyone knows this. Each of us contributes his share. But we tend to take the situation for granted. Most people are rather confident of their ability to recognize bullshit and to avoid being taken in by it

Helen Keller became deaf, dumb, and blind shortly after birth.
Despite her greatest misfortune, she has written her name indelibly in the pages of the history of the great. Her entire life has served as evidence that no one ever is defeated until defeat has been accepted as a reality.
---