Kianoush Mokhtarpour > Recent Status Updates

آیا می‌شود سرتاسر زندگی فردی را در کلامی خلاصه کرد و گفت
«خوب» یا «بد» زیست؛
معیار چیست؟

ژاک سرتاسر عمرش در جستجو بوده است،
در پی یافتن اینکه ارزش زندگی به چیست
تا زندگی اش را وقف آن کند
و کرد
پس پیش خود سربلند است

اما از نگاه فرد بیرونی
میتوان به او خرده گرفت که چندان از جهان بهره نگرفت
که تنها امر مقدس دنیا، یعنی خود زندگی را، بسیار زود
هرچند به پای آرمانی ستودنی
فدا کرد

زندگی برای زیستن است یا فدا کردن؟

پایان جلد سوم
»باید احساساتم را حدس بزنند، نه اینکه خودم بگویم«
***
برای اینکه ارزش عشق خود را بالا ببرد، نیاز داشت که برای ژاک مقام بلندی قائل شود.
***
فهمیدم که پیروزی آسان و نزدیک عدالت چقدر ابلهانه است و از آن ابلهانه‌تر و جنایت آمیزتر نومید شدن است.
***
لذت عجیب و تازه‌ای می‌برد از اینکه می‌توانست برای خاطر ژنی از بزرگترین آرزوی خود، نگه داشتن او، چشم بپوشد.
***

پایان جلد دوم
آقای تیبو رو چه ملموس تصویر کرده
تغییرات ناگهانی درونیات انسان رو، که گاه در لحظه ای از عشق به نفرت، یا از شادی به غم تغییر می کنه و گاه باز به حال سابق بر می گرده، استادانه شناخته و نمایش داده

The writer skillfully avoids "actions" from distracting your attention away from the "characters' inner life".

پایان جلد نخست
تا اینجا 5 ستاره
تم های داستان:
عصیان، عشق در خانواده، استقلال فکری
میل جوان به استقلال و فردیت، رمانتیسم، بخشایش
نقاط قوط:
توصیف حالات درونی افراد، خصوصاً وقتی حال درونی فرد جمعی از اضداد است
پرهیز از توصیفهای کسالت آور فضا و محیط
دقت و موشکافی در ساخت کاراکترها
خاکستری بودن شخصیت ها

می گویند در ترجمه چیزهایی از دست می رود
در اینجا اما بعید نمی دانم که ترجمه آقای کوثری
کتاب را از متن اصلی خواندنی تر کرده باشد

هنوز نمی فهمم چی داره میگه،
ولی مشخصه که می دونه چی می خواد بگه،
فعلن همین

سخت پیش رفته. خصوصاً اوایلش
شبیه به پروسته: جملات بلند و
ریزبینی در جزیئاتی که کمتر مورد توجه قرار گرفته