Kianoush Mokhtarpour > Recent Status Updates

خیلی خوب توضیح می‌ده
فقط این روی‌آورندگی رو خیلی بد گفت
گیجم کرد

Outstandingly Disorganized
How could a cognitive scientist write a text so confusing to our cognitive powers?

ارنست بکر کتابی داره به نام انکار مرگ
فصل اول کتاب یالوم، همون موضوعات رو پوشش داده
البته یالوم مختصرتر و کاربردی‌تر نوشته
اگر به دنبال کتابی جامع‌تر، و انتزاعی‌تر، و البته با کیفیت هستید، سری به اون کتاب هم بزنید

در مقایسه با کتاب انکار مرگ ارنست بکر: ملومس‌تر، مختصرتر، کاربردی‌تر

Contains all the really important knowledge about human condition,
Avoids any unnecessary knowledge
In short, it's a concise yet comprehensive handbook of human condition.
The best book I've read.

تا به اینجاش چندان برام کشش نداشت.
مزرعه حیوانات خیلی بهتر بود

Kierkegaard introduces 4 types of characters. I couldn't recognize two of them. I think he shouldn't have brought up the 'spectrum'. When there are four types, a 'spectrum' can't show the differences.
Yet, the book is still interesting.

یه خورده داشت یکنواخت می شد
که دوباره جالب شد
کاش در مورد اثر گذار از شکار به کشاورزی بیشتر توضیح می داد
به نظرم جاش خالیه
چون به گمونم یکی از عوامل بسیار تعیین کننده همین بوده
یعنی توانایی انسان در سیر کردن خودش بدون نیاز به همنوع خواری

وقتی پسری و رفیقش قهر می کنن، مادر پسر کیکی می پزد تا بهانه دوستی مجدد بچه ها شود
ظاهراً در دوران مادرنسبی، زنان همین نقش را برای مردان بالغ قبیله ها انجام می دادند
یعنی با مناسکی که راه می انداختند، و هدایایی که در دست مردان قومش می گذاشتند،
زمینه ساز صلح و دوستی می شدند.

پس از توضیح کلان مادرسالار و ساختار اجتماعی و ارتباطی اون
حالا به اتحاد کلان‌ها می پردازه: برادرخواندگی‌های موازی، و بنی اعمام اختلاطی
شرایط رو به روشنی و وضوح تصویر می‌کنه
فقط یک سوال برام هست
اینکه چرا اینقدر در مورد رابطه‌ی جنسی محدودیت هست.
مگر رابطه‌ی جنسی چقدر وحشیانه بوده؟

تا اینجا بسیار عالی.
امیدوارم جلوتر که میرم داستان پشت اعتقادات و عادات امروزینمون رو بهتر درک کنم.
بعضی جاها رو می‌شد خلاصه تر بگه.

Why is the book so unknown and unheard of?
Maybe because nobody would like to get aware of the lies he is telling himself; to realize the false foundation of his life.