progress:
(page 150 of 604)
"توی پادگان آموزشی وسط اون همه مکافات و درگیری های مختلف قرآن جیبی استحقاقی تنها کتابیه که میشه در ساعاتی از روز با تمرکز بخونید و با مزاحمت های مختلف افسر ها و فرمانده ها مواجه نشید!" — Mar 21, 2019 07:06AM
"توی پادگان آموزشی وسط اون همه مکافات و درگیری های مختلف قرآن جیبی استحقاقی تنها کتابیه که میشه در ساعاتی از روز با تمرکز بخونید و با مزاحمت های مختلف افسر ها و فرمانده ها مواجه نشید!" — Mar 21, 2019 07:06AM
“له به ر چاومه دواجار من و ته نیایی
پیکه وه ده مینینه وه
ئه و ئاگری جگه ره که ی ده کوژیته وه و
منیش بو هه تا هه تایه
ئیتر ئه نووم"
می دانم که در نهایت،من و تنهایی
با هم خواهیم ماند
او آتشِ سیگارش خاموش می شود
و من نیز تا همیشه
دیگر خواهم خوابید”
―
پیکه وه ده مینینه وه
ئه و ئاگری جگه ره که ی ده کوژیته وه و
منیش بو هه تا هه تایه
ئیتر ئه نووم"
می دانم که در نهایت،من و تنهایی
با هم خواهیم ماند
او آتشِ سیگارش خاموش می شود
و من نیز تا همیشه
دیگر خواهم خوابید”
―
“اگر باید زخمی داشته باشم
که نوازشم کنی
بگو تا تمام دلم را
شرحه شرحه کنم
زخمها زیبایند
و زیباتر آنکه
تیغ را هم تو فرود آورده باشی
تیغت سـِحر است و
نوازشت معجزه
و لبخندت
تنظیفی از فوارهی نور
و تیمار داریات
کرشمهای میان زخم و مرهم
عشق و زخم
از یک تبارند
اگر خویشاوندیم یا نه
من سراپا همه زخمم
تو سراپا
همه انگشت نوازش باش”
― مجموعه اشعار حسین منزوی
که نوازشم کنی
بگو تا تمام دلم را
شرحه شرحه کنم
زخمها زیبایند
و زیباتر آنکه
تیغ را هم تو فرود آورده باشی
تیغت سـِحر است و
نوازشت معجزه
و لبخندت
تنظیفی از فوارهی نور
و تیمار داریات
کرشمهای میان زخم و مرهم
عشق و زخم
از یک تبارند
اگر خویشاوندیم یا نه
من سراپا همه زخمم
تو سراپا
همه انگشت نوازش باش”
― مجموعه اشعار حسین منزوی
“امروز،احساس میکنم که تنها هستم
همانند آخرین روز خزان
و همچون دیارم
بعد از به خاک سپاری ترانه ی جوانی؛
تنهایم
امروز همه چیز تنهاست
همانند غربت مادرم
و همچون پیکر پدرم
و جسد یک قربانی شناخته نشده
تنها و تنهایم ...”
―
همانند آخرین روز خزان
و همچون دیارم
بعد از به خاک سپاری ترانه ی جوانی؛
تنهایم
امروز همه چیز تنهاست
همانند غربت مادرم
و همچون پیکر پدرم
و جسد یک قربانی شناخته نشده
تنها و تنهایم ...”
―
“تهران بر درختان حجاب اجباری پوشاند
تهران بر تن آبها عبا دوخت
تهران بر روی جاده ها جبه انداخت
تهران بر سر باغچه عمامه گذاشت
تهران به زور آواز را مجبور کرد تا ریش بگذارد
تهران بر تنِ شعر لباس عاشورا پوشاند
تهران موسیقی را بیوه کرد
و از زندگی، مجلس عزایی ساخت
تهران به روی کسی نمی خندد
جز به روی مرگ
تهران از هیچ چیز خوشش نمی آید
به غیر مرگ
نام تمامِ زنان و دختران و پسرانِ تهران
مرگ است
و آن چه در تهران هرگز از مادر زاده نمی شود
زندگی ست”
―
تهران بر تن آبها عبا دوخت
تهران بر روی جاده ها جبه انداخت
تهران بر سر باغچه عمامه گذاشت
تهران به زور آواز را مجبور کرد تا ریش بگذارد
تهران بر تنِ شعر لباس عاشورا پوشاند
تهران موسیقی را بیوه کرد
و از زندگی، مجلس عزایی ساخت
تهران به روی کسی نمی خندد
جز به روی مرگ
تهران از هیچ چیز خوشش نمی آید
به غیر مرگ
نام تمامِ زنان و دختران و پسرانِ تهران
مرگ است
و آن چه در تهران هرگز از مادر زاده نمی شود
زندگی ست”
―
“خاطراتی دارم که شبیه پرندگان آغشته به نفت، سیاه است، اما به هرحال خاطره اند. آدم حتی به بدترین جاها هم دلبستگی پیدا می کند، مثل دوده ای که ته بخاری می چسبد”
― منگی
― منگی
Reza’s 2025 Year in Books
Take a look at Reza’s Year in Books, including some fun facts about their reading.
More friends…
Favorite Genres
Polls voted on by Reza
Lists liked by Reza

























































