(?)
Quotes are added by the Goodreads community and are not verified by Goodreads. (Learn more)
سعاد الصباح

“من هم مي‌توانستم
مثل تمام زنان
آينه‌بازي کنم
مي‌توانستم قهوه‌ام را در گرماي تخت‌خوابم
جرعه‌جرعه بنوشم
و وراجي‌هايم را از پشت تلفن پي بگيرم
بي آنکه از روزها و ساعت‌ها
خبري داشته باشم
مي توانستم آرايش کنم
سرمه بکشم
دل‌ربايي کنم
و زير آفتاب برنزه شوم
و روي امواج مثل پري دريايي برقصم
مي‌توانستم خود را به شکل فيروزه و ياقوت درآورم
و مثل ملکه‌ها بخرامم
مي‌توانستم
کاري نکنم
چيزي نخوانم و ننويسم
و تنها با نورها و لباس‌ها و سفرها سرگرم باشم
مي‌توانستم
شورش نکنم
خشمگين نشوم
با فاجعه ها مخالفت نکنم
و در برابر رنج‌ها فرياد نزنم
مي‌توانستن اشک را ببلعم
سرکوب شدن را ببلعم
و مثل همه‌ي زنداني‌ها با زندان کنار بيايم
من مي‌توانستم
سوالات تاريخ را نشنيده بگيرم
و از عذاب وجدان فرار کنم
من مي‌توانستم
آه همه‌ي غمگينان را
فرياد همه‌ي سرکوب‌شدگان را
و انقلاب هزاران مرده را نديده بگيرم
اما من به همه‌ي اين قوانين زنانه خيانت کردم
و راه کلمات را برگزيدم”

سعاد الصباح
tags: شعر
Read more quotes from سعاد الصباح


Share this quote:
Share on Twitter

Friends Who Liked This Quote

To see what your friends thought of this quote, please sign up!



Browse By Tag