(?)
Quotes are added by the Goodreads community and are not verified by Goodreads. (Learn more)
هوشنگ ابتهاج

“آمدمت که بنگرم گریه نمی‌دهد امان
نامدگان و رفتگان از دو کرانه‌ی زمان
سوی تو می‌دوند هان ای تو همیشه در میان
در چمن تو می‌چرد آهوی دشت آسمان
گرد سر تو می‌پرد باز سپید کهکشان
هر چه به گرد خویشتن می‌نگرم درین چمن
آینه‌ی ضمیر من جز تو نمی‌دهد نشان
ای گل بوستان سرا از پس پرده‌ها در آ
بوی تو می‌کشد مرا وقت سحر به بوستان
ای که نهان نشسته‌ای باغ درون هسته‌ای
هسته فروشکسته‌ای کاین همه باغ شد روان
مست نیاز من شدی پرده‌ی ناز پس زدی
از دل خود بر آمدی آمدن تو شد جهان
آه که می‌زند برون از سر و سینه موج خون
من چه کنم که از درون دست تو می‌کشد کمان
پیش وجودت از عدم زنده و مرده را چه غم
کز نفس تو دم‌به‌دم می‌شنویم بوی جان
پیش تو جامه در برم نعره زند که بر درم
آمدمت که بنگرم گریه نمی‌دهد امان”

هوشنگ ابتهاج
Read more quotes from هوشنگ ابتهاج


Share this quote:
Share on Twitter

Friends Who Liked This Quote

To see what your friends thought of this quote, please sign up!

39 likes
All Members Who Liked This Quote




Browse By Tag