(?)
Quotes are added by the Goodreads community and are not verified by Goodreads. (Learn more)
سید مهدی موسوی

“اجازه هست کـه اسم تـرا صدا بـزنم
به عشق قبلی یک مرد پشت پا بـزنم
اجازه هست که عاشق شوم، که روحم را
میـان دست عـرق کـرده تـو تـا بـزنم
دوباره بچـه شـوم بی بهانه گـریه کنم
دوباره سنگ بـه جمع پـرنده ها بـزنم
دوبـاره کنج اتـاقـم نشـسته شعـر شـوم
و یا نه! یک تـلفن به خود شما بـزنم
نشسته ای و لباس عروسیت خیس است
هنـوز منتـظری تا کـه زنگ را بـزنم
برای تـو کـه در آغاز زنـدگی هستی
چگونـه حـرف ز پایـان ماجـرا بـزنم؟!
دوبـاره آمده ای تـا کـه عاشقـت باشـم
و مـن اجازه نـدارم عـزیز جا بـزنم!”

سید مهدی موسوی, فرشته‌ها خودکشی کردند
Read more quotes from سید مهدی موسوی


Share this quote:
Share on Twitter

Friends Who Liked This Quote

To see what your friends thought of this quote, please sign up!


This Quote Is From

فرشته‌ها خودکشی کردند فرشته‌ها خودکشی کردند by سید مهدی موسوی
163 ratings, average rating, 10 reviews

Browse By Tag