(?)
Quotes are added by the Goodreads community and are not verified by Goodreads. (Learn more)
Bijan Elahi

“در آخرین حنجره
من
بادبان‌های بی‌شمار می‌بینم.
و به هنگام روز
همین امروز
صدای افتادن میوه‌های رسیده را
بر زمین سرد
می‌شنوم.

اما هنوز
لغتی به شعر نیافزوده‌ام
که آفتاب
کاغذ را از سایه‌ی دستم
می‌پوشاند

سوزن
می‌درخشد و
کج شده ست!
در آفتاب ملایم
از زیر درختان ملایم‌تر

از پی تابوتی بی‌سرپوش
روانه‌ایم و روان بودیم
و سایه گلی
ناف مرده را
پوشانده ست.”

بیژن الهی
Read more quotes from Bijan Elahi


Share this quote:
Share on Twitter

Friends Who Liked This Quote

To see what your friends thought of this quote, please sign up!



Browse By Tag