ادیت وارتن
Edith Wharton: January 24, 1862 – August 11, 1937
"ادیت وارتن" را نه تنها به دلیل دو اثری که از او خوانده ام، بلکه به دلیل شهامتش در زیستن، آن گونه که دوست می داشت، می ستایم. در انتهای قرن نوزدهم که آداب و رسوم اشرافیت انگلیسی، حتی در جامعه ی آمریکا، متظاهرانه رعایت می شد، و زنان، با وجودی که بظاهر آزاد بودند، در روابط خانوادگی و اجتماعی با مردان و زنان دیگر، حتی در نوع و رنگ لباسشان، و این که در کدام شب نشینی ها شرکت کنند یا نکنند، می بایستی تحت نظارت مردشان باشند، "ادیت وارتن"، با وجودی که نگاه ها همه جا تعقیبش می کرد، هرجا خواست، رفت، با هر که دوست داشت، معاشرت کرد، هرگونه که میلش می کشید، زندگی کرد، و مهم تر آن که از همه چیز، می گفت، می نوشت و به قضاوت دیگران در مورد رفتار و نوشته هایش، بی اعتنا بود. او در سنت شکنی، شگفتی از پی شگفتی آفرید.
اگرچه "ادیت وارتن" در دو اثر بزرگش؛ "عصر معصومیت" و "دزدان دریایی" از رمانتی سیسم ادبی دوره اش متاثر است، اما وقایع هر دو رمان، و به ویژه شخصیت هایش بیشتر واقع گرایانه اند. او در روایت قصه، نقاشی ست که با قلم موهای ریز، تابلوهای درشت می کشد. وارتن اولین زنی ست که برنده ی جایزه ی ادبی "پولیتزر" شد. رمان ها و داستان های کوتاهش، لبریز از طنز و جسارت اند؛ ویژگی هایی که در زندگی روزانه اش هم آشکارا دیده می شد. زن نویسنده ای که به مسایل اجتماعی و سیاسی زمان آگاه بود، و این آگاهی در روانشناسی شخصیت هایش به روشنی دیده می شود. در 23 سالگی با "ادوارد رابینز وارتن"، ورزشکاری اهل سفر که 12 سال از خودش بزرگتر بود، ازدواج کرد. آن دو با هم متفاوت بودند؛ ادوارد بعدن دچار ناراحتی روحی شد و تا سال ها افسرده ماند، تا آن که معلوم شد افسردگی اش درمان ناپذیر است. ادیت در 1913 از او جدا شد، و تصمیم گرفت به فرانسه مهاجرت کند. در طول جنگ اول جهانی، از طریق سازمان های خیریه به پناهندگان جنگ یاری رساند، برای زنان بیکار فرانسوی کارگاه روزانه و کنسرت ترتیب داد، بیمارستان معالجه ی سل تاسیس کرد و محلی برای نگهداری پناهندگان بلژیکی تدارک دید. پس از جنگ "کتاب بی خانمان ها" را ویراستاری کرد که مجموعه ای از نوشته های ادبی، آثار هنری، اروتیکا و موسیقی، از نویسندگان و هنرمندان اروپایی بود. در همین سال ها به مراکش سفر کرد و کتابی در مورد تجربیات سفرش نوشت، که در آن فرانسه ی استعمارگر را جابجا تحسین کرده است. در 1920 "عصر معصومیت" را انتشار داد، که برنده ی "پولیتزر" ادبی شد و در 1923 سفری به آمریکا کرد تا از پایان نامه ی دکترایش در دانشگاه "ییل" دفاع کند.
ادیت وارتن که در برخی سفرهایش همراه "هنری جیمز"، نویسنده ی مشهور آمریکایی بود، با بسیاری از صاحب نامان عصر خویش، نظیر سینکلر لوئیس، ژان کوکتو، آندره ژید، تئودور روزولت، برنارد برنسون، کنت کلارک و اسکات فیتز جرالد از نزدیک آشنا بود. زبان فرانسه را بخوبی می دانست و کتاب هایش به هر دو زبان منتشر می شد. در 1934 شرح زندگانی خود را نوشت که تا 1968 منتشر نشد. در این اتوبیوگرافی از انتقادات آشکاری که به رفتار و اخلاق مادرش داشت، از مشکلاتش با تدی، شوهر اولش، از روابط آزاد جنسی اش با "مورتن فولرتن" و...از همه چیز با زبانی باز و بی پروا سخن گفته. با وجودی که ادیت به طبقه ی بالای اجتماعی آمریکا تعلق داشت، آزاده ای بود که بی شمشیر، علیه رسومات دست و پاگیر زمانه، تنها با رفتار جسورانه، و زبانی تند و طنرگونه، جنگید. آخرین رمانش "دزدان دریایی"، یک سال پس از مرگش منتشر شد. "عصر معصومیت" یا "عصر بی گناهی"، داستانی ست از روابط میان چند خانواده از طبقه ی اجتماعی بالای شهر نیویورک، که با ظرافتی خاص، اخلاقیات سنتی رایج را زیر سوال می برد؛ ازدواجی بر پایه ی رسومات خانوادگی، بی عشق و توام با تظاهر به خوشبختی، که در کنارش عشقی ممنوع جریان دارد، عشقی که در صورت آشکار شدن، می تواند چند خانواده را بکلی ویران کند. ادیت وارتن که رمان قبلی اش "خانه ی میرث"، غیراخلاقی و خشن و علیه موازین اجتماعی تلقی شده بود، با نوشتن این رمان و نشان دادن ویرانی تراژیک سه انسان در سکوت مراعات سنن اخلاقی، به شکلی زیرکانه و با زبان طنز، از جامعه ای پوزش خواست که به او و عقایدش تاخته بود. مهارت و ظرافتی که از دید داوران "پولیتزر" پوشیده نماند. در آن زمان، ادیت زنی 58 ساله بود که شبیه آن قصه را بارها به چشم دیده و تجربه کرده بود. عنوان رمان، بیشتر به برابر نهادن معصومیت انسان در مقابل جامعه ی سنتی ست.
ادیت وارتون در 1937 از حمله ی قلبی فوت کرد، و در قبرستان آمریکایی "ورسای"، بیرون شهر پاریس دفن شد. نام او در هیچ تاریخ ادبیات، به دوران ادبیات ویکتوریایی تعلق ندارد. من اما، و از آنجا که بخش شکل گیری شخصیت این بانوی نویسنده در این دوران بوده، و آثارش متاثر از مطالعه ی ادبیات دوران ویکتوریایی ست، علاقه دارم "عصر بی گناهی" و "دزدان دریایی" را، هم از نگاه طرح و هم از نگاه زبان و روایت، به نوعی "تکامل دوران ویکتوریایی" بدانم. شاید به این دلیل که نه "منتقد ادبی ام" و نه "تاریخ ادبیات" شناس، بزرگان این اظهار لحیه را با لبخندی بر من ببخشایند!
Philippa Gregory
"فیلیپه گرگوری" در کنیا به دنیا آمد، دوساله بود که خانواده اش به انگلستان رفتند. او که از زمان مدرسه یاغی بود، به دانشگاه "اسکس" رفت، برای دو سال در رادیو بی بی سی کار کرد، و دکترای خود را در "ادبیات قرن نوزده" از دانشگاه "ادینبورو" گرفت. پیش از 1994 که به دانشگاه "کینگزتون" رفت، در چند دانشگاه دیگر تدریس کرد. زمان رمان هایش از دوره های مختلف تاریخی، بیشتر به قرن شانزدهم مربوط است. با آشنایی با رمان های قرن هفدهم، سه گانه ی پر فروش "لیسی" را نوشت؛ "وایلداکر"، "عزیز کرده" و "مریدون" و... "تجارت محترمانه" رمانی ست درباره ی تجارت برده در انگلستان قرن 18. رمان هایی نظیر "لذات زمینی" و "زمین بکر" هم دارد که وقایع آن در زمان حاضر اتفاق می افتد. رمان های مشهور "خانه ی کوچک" و "همیشه شاهزاده" هم از آثار اوست. موفق ترین اثرش "آن یکی دختر بولین"؛ رمانی ست تاریخی درباره ی "آن بولین"، همسر دوم هنری هشتم (Henry VIII)؛ که روایتی ست از زنان قربانی سکس، در دربار انگلستان.
"دختر دیگر بولین" بر مبنای یک واقعه ی تاریخی نوشته شده. "ماری بولین" در تاریخ، معشوقه ی دو پادشاه؛ فرانسیس اول و هنری هشتم بوده، اما "فیلیپا گره گوری" برداشتی عریان تر از ماجرا دارد؛ سوء استفاده ی جنسی با بهره گرفتن از قدرت و موقعیت. ماری که ازدواج کرده، مورد توجه هنری هشتم قرار می گیرد. خانواده ی بولین برای نزدیکی به شاه، در رقابت با خانواده های دیگر، ماری را به هم بستری با "هنری" ترغیب می کنند. ماری ابتدا از این عمل شرم دارد، اما حتی شوهرش نسبت به شاه، "احساس وظیفه" می کند. رفتن به خوابگاه شاه، تکرار می شود و ماری به تدریج عاشق هنری می شود، و بی علاقه نسبت به شوهر. پس از یک سال، فرزند پسری به دنیا می آورد اما چون ملکه "کاترین" همسر رسمی شاه، کودکی نزاییده، طفل و مادر را مدتی از شاه، پنهان نگاه می دارند. خانواده در غیبت ماری، خواهرش "آن" را برای پذیرایی به خدمت شاه می فرستند. "آن" که نسبت به زیبایی و موقعیت خواهر بزرگش، حسادت می کند، با دلبری از هنری، شاه را شیفته ی خود می کند. به ماری گفته می شود شاه دیگر به او میلی ندارد. حالا شوهر رسمی ماری از او انتظار انجام وظیفه دارد. ماری دل شکسته، برحسب وظیفه با شوهر به بستر می رود و از او هم دختری به دنیا می آورد. شوهر از تبی مرگبار، می میرد. "ویلیام استفورد" که در دربار، پیشکار مخصوص ماری بوده، و هم چنان نگهبان او و کودکانش است، از ماری خواستگاری می کند. زن خشمگین، ویلیام "نگهبان" را از خود می راند. تحت فشار "ان"، شاه ملکه "کاترین" را طلاق می دهد و با آن ازدواج می کند، آن برای شاه، دختری می زاید. بلایی که بر سر کاترین آمد، اینک گرد زندگی "ان" می چرخد. خانواده نیز، از ترس موقعیت، "ان" را مقصر می دانند که پسر نزاییده! "آن" از بیم از دست دادن موقعیت، از میان درباریان شوهری برای خواهرش انتخاب می کند. ماری اما پیش از آن که به مهره ی بازی تبدیل شود، با ویلیام استفورد (نگهبان) ازدواج می کند. "آن" با خشم، خواهرش ماری و شوهر تازه اش ویلیام را از دربار اخراج می کند. "آن" بار دیگر آبستن می شود و دختر می زاید. اینک موقعیتش به راستی در خطر است. چاره آن است که "آن" پنهانی با مرد دیگری هم بستر شود، شاید پسر بزاید. اما با وجود جاسوسان در اطراف ملکه، چنین ارتباطی ممکن نیست. "آن" ناچار به برادرش متوسل می شود. و با وجود مخالفت اولیه برادر، با او هم بستر می شود. حاملگی "آن" سبب محبوبیت دوباره ی او نزد شاه می شود اما داستان لو می رود و شاه، "آن" و برادرش را اعدام می کند.
"دختر دیگر بولین" که روایتی ست تکان دهنده از قدرت و روابط جنسی، جاه طلبی و توطئه، عشق و گناه، در زمان انتشار، برای مدتی پر فروش ترین رمان سال بود.
Lacey / Wideacre / The Favoured Child / Meridon / A Respectable Trade / Earthly Joys / Virgin Earth / The Little House / The Other Boleyn Girl, 2001 / Stafford
در مورد ادبیات دوران ویکتوریا، کمی مفصل تر در اینجا نوشته ام؛
http://www.ali-ohadi.com/global/index...
"ادیت وارتن" را نه تنها به دلیل دو اثری که از او خوانده ام، بلکه به دلیل شهامتش در زیستن، آن گونه که دوست می داشت، می ستایم. در انتهای قرن نوزدهم که آداب و رسوم اشرافیت انگلیسی، حتی در جامعه ی آمریکا، متظاهرانه رعایت می شد، و زنان، با وجودی که بظاهر آزاد بودند، در روابط خانوادگی و اجتماعی با مردان و زنان دیگر، حتی در نوع و رنگ لباسشان، و این که در کدام شب نشینی ها شرکت کنند یا نکنند، می بایستی تحت نظارت مردشان باشند، "ادیت وارتن"، با وجودی که نگاه ها همه جا تعقیبش می کرد، هرجا خواست، رفت، با هر که دوست داشت، معاشرت کرد، هرگونه که میلش می کشید، زندگی کرد، و مهم تر آن که از همه چیز، می گفت، می نوشت و به قضاوت دیگران در مورد رفتار و نوشته هایش، بی اعتنا بود. او در سنت شکنی، شگفتی از پی شگفتی آفرید.
اگرچه "ادیت وارتن" در دو اثر بزرگش؛ "عصر معصومیت" و "دزدان دریایی" از رمانتی سیسم ادبی دوره اش متاثر است، اما وقایع هر دو رمان، و به ویژه شخصیت هایش بیشتر واقع گرایانه اند. او در روایت قصه، نقاشی ست که با قلم موهای ریز، تابلوهای درشت می کشد. وارتن اولین زنی ست که برنده ی جایزه ی ادبی "پولیتزر" شد. رمان ها و داستان های کوتاهش، لبریز از طنز و جسارت اند؛ ویژگی هایی که در زندگی روزانه اش هم آشکارا دیده می شد. زن نویسنده ای که به مسایل اجتماعی و سیاسی زمان آگاه بود، و این آگاهی در روانشناسی شخصیت هایش به روشنی دیده می شود. در 23 سالگی با "ادوارد رابینز وارتن"، ورزشکاری اهل سفر که 12 سال از خودش بزرگتر بود، ازدواج کرد. آن دو با هم متفاوت بودند؛ ادوارد بعدن دچار ناراحتی روحی شد و تا سال ها افسرده ماند، تا آن که معلوم شد افسردگی اش درمان ناپذیر است. ادیت در 1913 از او جدا شد، و تصمیم گرفت به فرانسه مهاجرت کند. در طول جنگ اول جهانی، از طریق سازمان های خیریه به پناهندگان جنگ یاری رساند، برای زنان بیکار فرانسوی کارگاه روزانه و کنسرت ترتیب داد، بیمارستان معالجه ی سل تاسیس کرد و محلی برای نگهداری پناهندگان بلژیکی تدارک دید. پس از جنگ "کتاب بی خانمان ها" را ویراستاری کرد که مجموعه ای از نوشته های ادبی، آثار هنری، اروتیکا و موسیقی، از نویسندگان و هنرمندان اروپایی بود. در همین سال ها به مراکش سفر کرد و کتابی در مورد تجربیات سفرش نوشت، که در آن فرانسه ی استعمارگر را جابجا تحسین کرده است. در 1920 "عصر معصومیت" را انتشار داد، که برنده ی "پولیتزر" ادبی شد و در 1923 سفری به آمریکا کرد تا از پایان نامه ی دکترایش در دانشگاه "ییل" دفاع کند.
ادیت وارتن که در برخی سفرهایش همراه "هنری جیمز"، نویسنده ی مشهور آمریکایی بود، با بسیاری از صاحب نامان عصر خویش، نظیر سینکلر لوئیس، ژان کوکتو، آندره ژید، تئودور روزولت، برنارد برنسون، کنت کلارک و اسکات فیتز جرالد از نزدیک آشنا بود. زبان فرانسه را بخوبی می دانست و کتاب هایش به هر دو زبان منتشر می شد. در 1934 شرح زندگانی خود را نوشت که تا 1968 منتشر نشد. در این اتوبیوگرافی از انتقادات آشکاری که به رفتار و اخلاق مادرش داشت، از مشکلاتش با تدی، شوهر اولش، از روابط آزاد جنسی اش با "مورتن فولرتن" و...از همه چیز با زبانی باز و بی پروا سخن گفته. با وجودی که ادیت به طبقه ی بالای اجتماعی آمریکا تعلق داشت، آزاده ای بود که بی شمشیر، علیه رسومات دست و پاگیر زمانه، تنها با رفتار جسورانه، و زبانی تند و طنرگونه، جنگید. آخرین رمانش "دزدان دریایی"، یک سال پس از مرگش منتشر شد. "عصر معصومیت" یا "عصر بی گناهی"، داستانی ست از روابط میان چند خانواده از طبقه ی اجتماعی بالای شهر نیویورک، که با ظرافتی خاص، اخلاقیات سنتی رایج را زیر سوال می برد؛ ازدواجی بر پایه ی رسومات خانوادگی، بی عشق و توام با تظاهر به خوشبختی، که در کنارش عشقی ممنوع جریان دارد، عشقی که در صورت آشکار شدن، می تواند چند خانواده را بکلی ویران کند. ادیت وارتن که رمان قبلی اش "خانه ی میرث"، غیراخلاقی و خشن و علیه موازین اجتماعی تلقی شده بود، با نوشتن این رمان و نشان دادن ویرانی تراژیک سه انسان در سکوت مراعات سنن اخلاقی، به شکلی زیرکانه و با زبان طنز، از جامعه ای پوزش خواست که به او و عقایدش تاخته بود. مهارت و ظرافتی که از دید داوران "پولیتزر" پوشیده نماند. در آن زمان، ادیت زنی 58 ساله بود که شبیه آن قصه را بارها به چشم دیده و تجربه کرده بود. عنوان رمان، بیشتر به برابر نهادن معصومیت انسان در مقابل جامعه ی سنتی ست.
ادیت وارتون در 1937 از حمله ی قلبی فوت کرد، و در قبرستان آمریکایی "ورسای"، بیرون شهر پاریس دفن شد. نام او در هیچ تاریخ ادبیات، به دوران ادبیات ویکتوریایی تعلق ندارد. من اما، و از آنجا که بخش شکل گیری شخصیت این بانوی نویسنده در این دوران بوده، و آثارش متاثر از مطالعه ی ادبیات دوران ویکتوریایی ست، علاقه دارم "عصر بی گناهی" و "دزدان دریایی" را، هم از نگاه طرح و هم از نگاه زبان و روایت، به نوعی "تکامل دوران ویکتوریایی" بدانم. شاید به این دلیل که نه "منتقد ادبی ام" و نه "تاریخ ادبیات" شناس، بزرگان این اظهار لحیه را با لبخندی بر من ببخشایند!
Philippa Gregory
"فیلیپه گرگوری" در کنیا به دنیا آمد، دوساله بود که خانواده اش به انگلستان رفتند. او که از زمان مدرسه یاغی بود، به دانشگاه "اسکس" رفت، برای دو سال در رادیو بی بی سی کار کرد، و دکترای خود را در "ادبیات قرن نوزده" از دانشگاه "ادینبورو" گرفت. پیش از 1994 که به دانشگاه "کینگزتون" رفت، در چند دانشگاه دیگر تدریس کرد. زمان رمان هایش از دوره های مختلف تاریخی، بیشتر به قرن شانزدهم مربوط است. با آشنایی با رمان های قرن هفدهم، سه گانه ی پر فروش "لیسی" را نوشت؛ "وایلداکر"، "عزیز کرده" و "مریدون" و... "تجارت محترمانه" رمانی ست درباره ی تجارت برده در انگلستان قرن 18. رمان هایی نظیر "لذات زمینی" و "زمین بکر" هم دارد که وقایع آن در زمان حاضر اتفاق می افتد. رمان های مشهور "خانه ی کوچک" و "همیشه شاهزاده" هم از آثار اوست. موفق ترین اثرش "آن یکی دختر بولین"؛ رمانی ست تاریخی درباره ی "آن بولین"، همسر دوم هنری هشتم (Henry VIII)؛ که روایتی ست از زنان قربانی سکس، در دربار انگلستان.
"دختر دیگر بولین" بر مبنای یک واقعه ی تاریخی نوشته شده. "ماری بولین" در تاریخ، معشوقه ی دو پادشاه؛ فرانسیس اول و هنری هشتم بوده، اما "فیلیپا گره گوری" برداشتی عریان تر از ماجرا دارد؛ سوء استفاده ی جنسی با بهره گرفتن از قدرت و موقعیت. ماری که ازدواج کرده، مورد توجه هنری هشتم قرار می گیرد. خانواده ی بولین برای نزدیکی به شاه، در رقابت با خانواده های دیگر، ماری را به هم بستری با "هنری" ترغیب می کنند. ماری ابتدا از این عمل شرم دارد، اما حتی شوهرش نسبت به شاه، "احساس وظیفه" می کند. رفتن به خوابگاه شاه، تکرار می شود و ماری به تدریج عاشق هنری می شود، و بی علاقه نسبت به شوهر. پس از یک سال، فرزند پسری به دنیا می آورد اما چون ملکه "کاترین" همسر رسمی شاه، کودکی نزاییده، طفل و مادر را مدتی از شاه، پنهان نگاه می دارند. خانواده در غیبت ماری، خواهرش "آن" را برای پذیرایی به خدمت شاه می فرستند. "آن" که نسبت به زیبایی و موقعیت خواهر بزرگش، حسادت می کند، با دلبری از هنری، شاه را شیفته ی خود می کند. به ماری گفته می شود شاه دیگر به او میلی ندارد. حالا شوهر رسمی ماری از او انتظار انجام وظیفه دارد. ماری دل شکسته، برحسب وظیفه با شوهر به بستر می رود و از او هم دختری به دنیا می آورد. شوهر از تبی مرگبار، می میرد. "ویلیام استفورد" که در دربار، پیشکار مخصوص ماری بوده، و هم چنان نگهبان او و کودکانش است، از ماری خواستگاری می کند. زن خشمگین، ویلیام "نگهبان" را از خود می راند. تحت فشار "ان"، شاه ملکه "کاترین" را طلاق می دهد و با آن ازدواج می کند، آن برای شاه، دختری می زاید. بلایی که بر سر کاترین آمد، اینک گرد زندگی "ان" می چرخد. خانواده نیز، از ترس موقعیت، "ان" را مقصر می دانند که پسر نزاییده! "آن" از بیم از دست دادن موقعیت، از میان درباریان شوهری برای خواهرش انتخاب می کند. ماری اما پیش از آن که به مهره ی بازی تبدیل شود، با ویلیام استفورد (نگهبان) ازدواج می کند. "آن" با خشم، خواهرش ماری و شوهر تازه اش ویلیام را از دربار اخراج می کند. "آن" بار دیگر آبستن می شود و دختر می زاید. اینک موقعیتش به راستی در خطر است. چاره آن است که "آن" پنهانی با مرد دیگری هم بستر شود، شاید پسر بزاید. اما با وجود جاسوسان در اطراف ملکه، چنین ارتباطی ممکن نیست. "آن" ناچار به برادرش متوسل می شود. و با وجود مخالفت اولیه برادر، با او هم بستر می شود. حاملگی "آن" سبب محبوبیت دوباره ی او نزد شاه می شود اما داستان لو می رود و شاه، "آن" و برادرش را اعدام می کند.
"دختر دیگر بولین" که روایتی ست تکان دهنده از قدرت و روابط جنسی، جاه طلبی و توطئه، عشق و گناه، در زمان انتشار، برای مدتی پر فروش ترین رمان سال بود.
Lacey / Wideacre / The Favoured Child / Meridon / A Respectable Trade / Earthly Joys / Virgin Earth / The Little House / The Other Boleyn Girl, 2001 / Stafford
در مورد ادبیات دوران ویکتوریا، کمی مفصل تر در اینجا نوشته ام؛
http://www.ali-ohadi.com/global/index...
Published on December 12, 2012 02:17
No comments have been added yet.