The Divan Quotes

Rate this book
Clear rating
The Divan The Divan by Hafez
7,367 ratings, 4.66 average rating, 350 reviews
The Divan Quotes Showing 1-30 of 32
“There are different wells within your heart.
Some fill with each good rain,
Others are far too deep for that.

In one well
You have just a few precious cups of water,
That "love" is literally something of yourself,
It can grow as slow as a diamond
If it is lost.

Your love
Should never be offered to the mouth of a
Stranger,
Only to someone
Who has the valor and daring
To cut pieces of their soul off with a knife
Then weave them into a blanket
To protect you.

There are different wells within us.
Some fill with each good rain,
Others are far, far too deep
For that.”
Hafiz, The Divan
“I wish I could show you,
When you are lonely or in darkness,

The Astonishing Light
Of your own Being!”
Hafez, The Divan
“Beloved,/ I am so glad,/ So very glad You have come.”
Hafiz from I Heard God Laughing, The Divan
“ز دست جور تو گفتم ز شهر خواهم رفت
به خنده گفت که حافظ برو که پای تو بست”
حافظ, غزلیات خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی
“ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش...”
حافظ, The Divan
“For as you talk of God,
I see great parades with wildly colorful bands
Streaming from your mind and heart,
Carrying wonderful and secret messages
To every corner of this world.”
Hafez, The Divan
“In times of youth, drinking is better.
With the joyful, linking is better.
The world is a mere temporal inn;
With the shipwrecked, sinking is better.”
Hafez, The Collected Lyrics of Hafiz of Shiraz
“دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی‌ارزد
به می بفروش دلق ما کز این بهتر نمی‌ارزد

به کوی می فروشانش به جامی بر نمی‌گیرند
زهی سجاده تقوا که یک ساغر نمی‌ارزد

رقیبم سرزنش‌ها کرد کز این باب رخ برتاب
چه افتاد این سر ما را که خاک در نمی‌ارزد

شکوه تاج سلطانی که بیم جان در او درج است
کلاهی دلکش است اما به ترک سر نمی‌ارزد

چه آسان می‌نمود اول غم دریا به بوی سود
غلط کردم که این طوفان به صد گوهر نمی‌ارزد

تو را آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
که شادی جهان گیری غم لشکر نمی‌ارزد

چو حافظ در قناعت کوش و از دنیی دون بگذر
که یک جو منت دونان دو صد من زر نمی‌ارزد”
Hafez, Divan of Hafez: دیوان خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی
“Fear not to follow with pious feet the corpse of Hafiz, for though he was drowned in the ocean of sin, he may find a place in paradise.”
hafez, The Divan
“ناگهان پرده بر انداخته ای یعنی چه؟
مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه؟”
حافظ, دیوان غزلیات حافظ
“ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست
هرچه آغاز ندارد نپذیرد انجام”
Hafez, The Divan
“چــون غـــمـت را نتـوان یافت مگر در دلِ شــاد

...مـا به امـّـیـدِ غــمـت خـاطــرِ شــادی طــلبـیم”
حافظ, The Divan
“نگارم دوش در مجلس به عزم رقص چون برخاست
گره بگشود از ابرو و بر دل‌های یاران زد”
حافظ, The Divan
“من ترک عشق شاهد و ساغر نمی‌کنم
صد بار توبه کردم و ديگر نمی‌کنم
باغ بهشت و سايه طوبی و قصر و حور
با خاک کوی "دوست" برابر نمی‌کنم ”
خواجه شمس الدين محمد (حافظ)ـ, ديوان حافظ
“با دلارامی مرا خاطر خوش است
کز دلم یک باره برد آرام را”
Hafez, The Divan
“بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی

خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی

آخرالامر گل کوزه گران خواهی شد

حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی

گر از آن آدمیانی که بهشتت هوس است

عیش با آدمی ای چند پری زاده کنی

تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف

مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی

اجرها باشدت ای خسرو شیرین دهنان

گر نگاهی سوی فرهاد دل افتاده کنی

خاطرت کی رقم فیض پذیرد هیهات

مگر از نقش پراگنده ورق ساده کنی

کار خود گر به کرم بازگذاری حافظ

ای بسا عیش که با بخت خداداده کنی

ای صبا بندگی خواجه جلال الدین کن

که جهان پرسمن و سوسن آزاده کنی”
Hafez, The Divan
“ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم
ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است در جریده‌ی عالم دوام ما”
Hafez, The Divan
“چو منصور از مراد آنان که بردارند بردارند
بدین درگاه حافظ را چو میخوانند می رانند

در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر در بند درمانند درمانند”
حافظ, ديوان حافظ
“The Garden of Paradise may be pleasant, but forget not the shade of the willow-tree and the fair margin of the fruitful field.” “Now,”
Hāfez, The Garden of Heaven: Poems of Hafiz
“Bhagaradgitah: He who knows himself in everything and everything in himself, will not injure himself by himself. This is the sum and tenor of all morality, and this is the standpoint of a man knowing himself a Brahman.”
Hāfez, The Garden of Heaven: Poems of Hafiz
“ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق
گفتم ای خواجه عاقل هنری بهتر از این”
حافظ, ديوان حافظ
“مِی خور که هر که آخر کار جهان بدید از غم سبک برآمد و رَطل گران گرفت
بر برگِ گُل به خونِ شقایق نوشته‌اند
کآن کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت”
حافظ, The Divan
tags: می
“...
چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو
ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی
زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت
صعب روزی، بوالعجب کاری، پریشان عالمی
...
در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست
ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی
اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست
رهروی باید جهان سوزی نه خامی بی غمی
آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست
عالمی از نو بباید ساخت وز نو آدمی
گریه ی حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق
کاندرین دریا نماید هفت دریا شبنمی ”
شمس الدین محمد حافظ شیرازی / Shams Aldin Mohammad Hafez Shirazi, دیوان حافظ شیرازی از نسخه علامه قزوینی و دکتر قاسم غنی
“Look what happens with a love like that. It lights the whole sky.”
Hafez, The Divan
“فراغتی و کتابی و گوشه‌ی چمنی”
Hafez, The Divan
“مژده‌ی وصل تو کز سر جان برخیزم؟”
حافظ, دیوان غزلیات حافظ
“If at last thou attain the desire of thy life, Cast the world aside, yea, abandon it!”
Hāfez, The Garden of Heaven: Poems of Hafiz
“عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوش است
عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما”
حافظ, حافظ به سعی سایه
tags: غزل
“原版定制USF文凭证书旧金山大学毕业证书成绩单Q/WeChat:328970823办理旧金山大学留学认证书/留信认证,订购USF学士学位证书,修改USF成绩单GPA,代办USF高仿文凭证书,购买USF学生卡留念,真实可查旧金山大学留信认证、驻美大使馆学历认证、网上永久可查University of San Francisco (USF) diploma degree”
Hafiz, The Divan
“原版定制CalTech文凭证书加州理工学院CIT毕业证书成绩单Q/WeChat:328970823办理加州理工学院留学认证书/留信认证,订购CalTech学士学位证书,修改CalTech成绩单GPA,代办CalTech高仿文凭证书,购买CalTech学生卡留念,真实可查加州理工学院留信认证、驻美大使馆学历认证、网上永久可查California Institute of Technology diploma degree”
Hafiz, The Divan

« previous 1