Mohadese > Recent Status Updates

روند داستانش رو دوست دارم،
شخصیتای اصلی هم دوست دارم ♡

در من دختری 15 ساله‌س که با خوندن سناریوهای 120% تکراری بازم ذوق می‌کنه!

به‌زوووودی از نشر نون جون 🤭

چگونه مثلث عشقی را طوری از بین ببریم که خواننده ناراحت نشه؟
یکی از شخصیت‌ها رو بکُشیم. ✓

فازت چیه زززززن؟ :((

بعضیا قاطعانه تراژدی‌های شخصیشون رو تا ابد زندگی می‌کنن.
154/335

این سانسور اون‌قدر زیبا بود که دلم نیومد باهاتون به اشتراک نذارم:
ایستاد و شروع کرد به نوازش.
تماس چانه‌اش کمی خشن بود، مصر و کمابیش خشمگین نوازش می‌کرد، ... . صورتم را مانند قبل میان دست‌هایش گرفته بود و...
.
.
.
سرانجام آهسته گفت: "می‌خواهم دوباره نوازشت کنم، مگر آن‌که بگویی نمی‌خواهم."


نوازش؟!

صفحه ۹۶ از ۳۳۵

تیراس می‌خواد به لارک که زندانی‌شه خوندن و نوشتن یاد بده،
ریسند ایز دَت یو؟ 😂😭

منتظر ترجمه‌ی این کتاب باشید، به‌زودی از نشرِ...؟

مک‌فادن همیشه آدم رو شگفت‌زده می‌کنه!
مثلا شخصیت اصلی کتابش داره رمامای فریدا مک‌فادن رو می‌خونه و خودش تو کتابش از خودش تعریف می‌کنه :))))))

خدایا یه جان سر راه من قرار بده 😂😭
الهی آمین

تیتا خیلی گناه داره 😭😭😭

مادربزرگم نظریه‌ی بسیار جالبی داشت. می‌گفت هر یک از ما با یک قوطی کبریت در وجودمان متولد می‌شویم اما خودمان قادر نیستیم کبریت‌ها را روشن کنیم؛ همان‌طور که دیدی محتاج اکسیژن و شمع هستیم. اکسیژن از نفس کسی می‌آید که دوستش داریم؛ شمع می‌تواند نوازش یا صدایی باشد که یکی از چوب کبریت‌ها را مشتعل کند. برای لحظه‌ای از فشار احساسات گیج می‌شویم و گرمای مطبوعی وجودمان را در برمی‌گیرد...