Mohadese > Recent Status Updates

۷ تا فایل ۵۰_ ۶۰ صفحه‌ای تا حالا خوندم (:

از بس توی یوتوب تبلیغاش رو دیدم شروع کردم به خوندنش :/
حقیقتا هم خیلی آبکی به نظر می‌رسه اما گرافیک کیوتی داره و مکسی (دختری که شخصیت اصلی داستانه) خیلی تراماتایز شده‌س و دلم براش می‌سوزه و می‌خوام ببینم به کجا می‌رسه.
+ قشنگ شبیه اون رمانای ۹۸ایاس که پسره خیلی سگه ولی واسه دختره مهربونه :)))) یه حس نوستالژیک تباهی داره.
فکر کنم قشنگ مشخصه نمی‌تونم تصمیم بگیرم چه حسی به این ناول دارم :-؟

گاهی وقت‌ها برای پایان دادن به درد و رنج باید باعث درد و رنج بشی.

هیچ کس به شما نمی آموزد که چطور با مرگ یک رویا کنار بیایید

قصد نداشتم تا ۳:۳۰ صبح کتاب بخونم،
حتی قصد نداشتم تا صفحه‌ی ۱۰۰ کتاب بخونم!
اما یه کتاب باحال همیشه برنامه‌های آدم رو خراب می‌کنه. :((

اولین کتاب ۲۰۲۳ :)

نمی‌دونم این‌قدر نشستم سریالای نتفلیکسی دیدم باعث شده نتونم ژاک و دنیل رو دوست معمولی ببینم، یا واقعا دوست معمولی نیستن :-؟

برای نخستین بار در تاریخ، میلیون‌ها زن تحصیل‌کرده وجود دارد که به بهداشت دسترسی دارند، آگاه‌اند، با یکدیگر در ارتباط‌اند و آماده‌اند تا تمدنی را که در آن زندگی می‌کنیم، تغییر دهند. ما تنها نیستیم، خیلی از مردان همراهی‌مان می‌کنند؛ تقریبا همه‌ی مردان جوان: پسرها و نوه‌هایمان. پیرمردها درست‌بشو نیستند؛ فقط باید کمی صبر کرد تا خودشان به مرور بمیرند.

پ.ن: جوری که ایزالبل آلنده حق می‌گه :)) >>>>>>

آخرین کوچ این‌طوریه که غرق رویا و آرامشت می‌کنه،
بعد یه حجم از سیاهی می‌پاشه رو وجودت که واقعا و د ف!

اگر مرده باشند، تمامش به‌خاطر این بوده که ما دنیایی برایشان ساخته‌ایم که زنده ماندن در آن برایشان غیرممکن شده.

اگر مرده باشند، تمامش به‌خاطر این بوده که ما دنیایی برایشان ساخته‌ایم که زنده ماندن در آن برایشان غیرممکن شده.

به نظر می‌رسد با حرکتی آونگی در تاریخ روبه‌رو هستیم که از خودکامگی به دموکراسی، و از دموکراسی باز به سوی دیکتاتوریِ خودکامه، در نوسان است.

آیا حتی یک حکومت را می‌شناسی که از زمان استقرار مسیحیت به عنوان دین رسمی واقعا یک سیاست مسیحی را دنبال کرده باشد؟ یکی را هم نمی‌توانی اسم ببری.
× ایضا اسلامی :)
به خاطر صفحه ۱۵۲ و ۱۵۳ هم که شده این کتاب رو بخونید!

در این دنیا وسوسه‌های خطرناک‌تر از وسوسه‌های شیطان هم هست.

آیا در تاریخ زمان‌هایی هم وجود داشت که انقلابی‌ها باید ساکت می‌ماندند؟ آیا در تاریخ نقاط عطفی وجود داشت که فقط یک تقاضا از او داشته باشند، فقط یک عمل درست باشد: در سکوت مردن؟

"تاوان این را هم باید بدهی، مسئول این هم هستی؛ چون او خواب می‌دید، ولی تو عمل می‌کردی."

هر فکر غلطی که دنبال می‌کنیم، جنایتی است که در حق نسل‌های آینده مرتکب می‌شویم.

توی یه نقد و بررسی از کتاب خوندم که نوشته بود:
ظلمت در نیمروز اصطلاحی‌ست که از انجیل گرفته شده و به معنای آن است که کسی به گناه ناکرده دم تیغ برود...

× بشمار...

این‌قدر کتاب خوش‌خوانیه که وقتی می‌خونمش گذر زمان حس نمی‌شه.

هرجا که چاقوی شفابخش را فرو بردیم، زخم تازه‌ای سر باز کرد‌. نیت ما جدی و پاک بود. مردم می‌بایست دوستمان داشته باشند، ولی آن‌ها از ما متنفرند. چرا این‌قدر نفرت‌انگیز و منفوریم؟

هرکس با آن‌ها سازش کند، انقلاب را توی گور می‌گذارد.

- چرا افتادی زندان؟

+ اختلاف نظر سیاسی.

- هورا! گرگ‌ها همدیگر را پاره می‌کنند.