Ethereal > Recent Status Updates

’Between life and death there is a library,’ she said. ‘And within that library, the shelves go on for ever. Every book provides a chance to try another life you could have lived. To see how things would be if you had made other choices...

And then, after about the age of 7 or 8 —when they’ve only been reading short, ten-page picture books—
kids suddenly decide to jump into adult novels, and all sorts of strange things.

It’s honestly kind of heartbreaking.

²/²

I really need to read more children’s novels
They have such a sweet, whimsical - yet meaningful and beautiful world

It’s strange how we keep these kinds of books away from kids —simply because we've never read them ourselves and don’t even know they exist.

¹/²

This book has been on my tbr since 2019
And I started it about 2 - 3 years ago and left it halfway through
But now I'm gonna actually read it
God help me

این کتاب، از حدود سال ۹۸ (نمایشگاه کتاب ۹۸ خریدمش فکر کنم) توی کتابخونه من متتظر بوده که بخونمش
همون موقع‌ها هم شروعش کردم، ولی جذبش نشدم و گفتم یخ موقع دیگه میخونم
الان اون یه موقع دیگه‌اس، قطعا مثل دفعه پیش ولش نمیکنم
ولی امیدوارم ازش لذت ببرم

میتونم یه کتاب و اگه داری آدیوبوکشو ازت بگیرم؟
خیلی گشتم و همه‌جا پولیه، و خب نمیشه خرید

چندتا کتاب قبلی‌ای که داشتم میخوندم، همشون اگه ببینین ۲ ستاره یا نهایت ۳ ستارن
و واقعا داشتم ناامید میشدم و لذت نمیبردم از کتاب‌خوندنم
حس میکردم تواناییم برای خوندن و لذت بردن از کتاب و از دست دادم
ولی..
ولی فهمیدم کتابا مزخرف بودن
و از این کتاب واقعا دارم لذت میبرم!

و با توجه به کتاب قبلی‌ای که ازش خوندم (هیچ‌وقت دروغ نگو) که فکر می‌کنم جزو بیش‌ترین امتیازا رو توی کتابای فریدا داره،
به این نتیجه رسیدم که این نویسنده و کاراش رو من نمی‌پسندم.

[2]

واقعا از داستان لذت نمیبرم
شخصیت‌ها به شدت تو مخن
همه چی از قبل قابل پیش‌بینیه
و حتی خود نویسنده قضیه رو بهت میگه تا حدی
و وقتی مثلا شخصیت اصلی متوجه میشه و میگه وای! انتظار داره ماعم همین و بگیم، در صورتی که برای من مخاطب لوس شده و کل قضیه رو از قبل حدس زدم
یعنی دم دست ترین ایده‌ها رو واقعا برداشته
[1]

نمیدونم خوشم بیاد یا نه
چون هیچ‌وقن طرف‌دار این‌جور داستانا نبودم
ولی خب شروعش بد نبود
امیدوارم خوب پیش بره

هی میگفتم قضیه اینه‌هاا
ولی میگفتم چجوری پس میخواد به هم ربطشون بده
و الان فهمیدم!
جالب‌انگیز داره میگذره

خیلی باحاله
ولی واقعا دارم نمیفهممش

واقعا متفاوت و جالبه
می‌خوام بدونم به کجا میرسه
امیدوارم ناامیدم نکنه

بریم تو کار رمان بعدی از نیل شوسترمن
این رو هم نمایشگاه پارسال خریده بود فکر کنم

پ.ن: این چند صفحه اولی که ازش خوندم، خیلی با کارای دیگش متفاوت بود.

بالا رفتن پرده تاریک

این داستانم جالب بود.
سرنوشت یه نفر رو که توی جلد آخر بهش اشاره شده بود رو مشخص میکنه.
فقط بدیش اینه که بین زمانی که مجموعه رو خوندم، با زمانی که این جلد رو خوندم خیلی فاصله افتاده و خیلی چیزا از خاطرم رفته.

شاید که خوشه‌ای چیدیم

این داستان، از همون اول که وارد فصای خواب و رویا و اون اتفاقای شگفت‌انگیز شد، من و یاد مجموعه "تسخیرگر" نیل شوسترمن انداخت‌.
رویا، اتفاقای عجیب، قانون‌های خاص اون جهان، شخصیت‌های اصلی که بچه‌ان؛ همه و همه من و یاد اون مجموعه انداختن‌.
در کل فضای فانتزی جالبی بود ولی خیلی شبیه اون مجموعه بود و به قدرت و خفنی مجموعه "داس‌مرگ" نبود.

آشنایی مضحک منجر به مرگ

واقعا مضحک بود، تا حدی چندش‌آور و حتی مسخره.
اصلا کاراکترها رو درک نکردم و نتونستم باهاشون ارتباط بگیرم.
شخصیت پردازی و داستان و همه‌چی یه جوری غیرقابل باور بود.

تداوم حافظه

این داستان با وجود این که حول شخصیت‌هایی میگشت که آشنایی‌ای باهاشون نداشتم، داستان خسته کننده‌ای نبود و تا حدودی جالب بود. البته که تهش کمی کلیشه‌ای بود.

Anastasia's Shadow

این داستان هم جزو اونایی بود که ترجمه نشده بود.
و علت ترجمه نشدنش هم مشخص بود.
داستان علاقه دوتا مرد به هم بود.
از اینا که بگذریم، داستان جذابی نبود واقعا.
خیلی خیلی معمولی بود، مثل همون چندتایی که قبلش هم گفته بودم.