مهدیه آهنی
http://www.mehdiyephilosophy.wordpress.com
“من معتقدم هرچه دربارهٔ انسان گفتهاند فلسفه و شعر است و آنچه حقیقت دارد جز این نیست که انسان تنها آزادی است و شرافت و آگاهی. و اینها چیزهایی نیست که بتوان فدا کرد، حتی در راهِ خدا”
―
―
“من هرگز از مرگ نمیهراسیدهام. عشقِ به آزادی سختیِ جان دادن را بر من هموار میسازد. عشقِ به آزادی مرا همهٔ عمر در خود گداخته است. آزادی معبودِ من است، به خاطرِ آزادی هر خطری بیخطر است، هر دردی بیدرد است، هر زندانای رهایی است، هر جهادی آسودگی است، هر مرگای حیات است. مرا این چنین پروردهاند. من این چنینام ( گفتگوهای تنهایی، ص۳۶۵ )”
―
―
“
همیشه رمانتیسمِ من کار را خراب میکند. چه ضررها از دستِ این رمانتیسم کشیدهام... کِی خواهم توانست از این دنیای مه آلودِ افسانه و اساطیر به زمین باز آیم ؟... روحِ من در این جهانِ رئالیسم هیچ نمییافت که مرا نگاه دارد. چهرهٔ واقعیتها همه برایم زشت و پست و بیارج بود و سرم به بندِ هیچ کدام فرود نمیآمد. " آنچه بود" دلِ مرا قانع نمیکرد، ناچار به "آنچه باید باشد و نیست" گریختم... بیزاری از هر چه هست و جذبهٔ آنچه باید باشد و شایستهٔ بودن است، دنیای ایده آلیسمِ مطلقِ بلند و زیبا و متعالی که مَسکنِ من و اقامتگاهِ من و سرزمینِ راحتیِ من است، نه تنها در احساسِ من است، که در افکارِ من نیز رخنه کرده است. هر چه "نه این" است هر جا "نه اینجا "ست، سرزمینِ مقصودِ من و سرچشمهٔ مطلوبِ من است. آن "نمیدانم کجا "، آن "نمیدانم چی"، مرا همواره وسوسه میکرده است و همواره به خود مشغول داشته و " اینجا " و " اینها " را همه از یادِ من برده است
”
―
همیشه رمانتیسمِ من کار را خراب میکند. چه ضررها از دستِ این رمانتیسم کشیدهام... کِی خواهم توانست از این دنیای مه آلودِ افسانه و اساطیر به زمین باز آیم ؟... روحِ من در این جهانِ رئالیسم هیچ نمییافت که مرا نگاه دارد. چهرهٔ واقعیتها همه برایم زشت و پست و بیارج بود و سرم به بندِ هیچ کدام فرود نمیآمد. " آنچه بود" دلِ مرا قانع نمیکرد، ناچار به "آنچه باید باشد و نیست" گریختم... بیزاری از هر چه هست و جذبهٔ آنچه باید باشد و شایستهٔ بودن است، دنیای ایده آلیسمِ مطلقِ بلند و زیبا و متعالی که مَسکنِ من و اقامتگاهِ من و سرزمینِ راحتیِ من است، نه تنها در احساسِ من است، که در افکارِ من نیز رخنه کرده است. هر چه "نه این" است هر جا "نه اینجا "ست، سرزمینِ مقصودِ من و سرچشمهٔ مطلوبِ من است. آن "نمیدانم کجا "، آن "نمیدانم چی"، مرا همواره وسوسه میکرده است و همواره به خود مشغول داشته و " اینجا " و " اینها " را همه از یادِ من برده است
”
―
مهدیه’s 2025 Year in Books
Take a look at مهدیه’s Year in Books, including some fun facts about their reading.
Polls voted on by مهدیه
Lists liked by مهدیه












