(?)
Quotes are added by the Goodreads community and are not verified by Goodreads. (Learn more)

“این نامه را باز هم از پادگان می نویسم

به نشانی خانواده ام که جنگ زده است آن ها را یکی یکی

به نشانی گوشه ی اتاق

که سیگارهای تحمیلی از او خاکستری به جا گذاشته اند

به نام پدر

پسر

به نشانی اندوه ِ مادری

که تزریق می شود به شهر آهسته آهسته می گویم

به خواهرم بگویید

تنها اونیست که چشمان عروسک اش را جا گذاشته

در میخ های برآمده از چارچوب در

بعد

من حالم خوب است

این که نوازش می کند صورت ام را حوله ای ست

که از خانه با خودم بردم ...”

فرزاد آبادی
Read more quotes from فرزاد آبادی


Share this quote:
Share on Twitter

Friends Who Liked This Quote

To see what your friends thought of this quote, please sign up!



Browse By Tag