“روزی یکی از دوستانم برایم از پدر و مادرش گفت. آن ها یهودی بودند. در زمان جنگ، پدرش یک هفت تیر کهنه ی انگلیسی را از لا به لای تلّی از پارچه ها پنهان کرده و با چرخ دوخته بود و مادر هر جا می رفت، یک تیغ ریش تراشی در کیفش داشت تا اگر دستگیرش کردند، اعتراف نکند. مادرش هجده سال داشت وپدرش کمی بیشتر. از او پرسیدم:
خودشان را برای مردن آماده کرده بودند؟
لبخند زد. نه، به هیچ وجه. برای زندگی.
مدت ها به این جمله فکر کردم . آماده ی زندگی. و آن روز که در بزرگسالی پیش پدرم برگشته بودم، دانستم که او نتوانسته بود بر من غلبه کند. کینه و نفرت، روحم را نابود نکرده بود. هفت تیرو تیغ ریش تراشی ام را کنار گذاشته بودم. آماده ی زندگی بودم.”
―
Profession du père
Share this quote:
Friends Who Liked This Quote
To see what your friends thought of this quote, please sign up!
0 likes
All Members Who Liked This Quote
None yet!
This Quote Is From
Browse By Tag
- love (101783)
- life (79788)
- inspirational (76199)
- humor (44484)
- philosophy (31149)
- inspirational-quotes (29018)
- god (26978)
- truth (24820)
- wisdom (24766)
- romance (24454)
- poetry (23414)
- life-lessons (22740)
- quotes (21216)
- death (20616)
- happiness (19110)
- hope (18643)
- faith (18509)
- travel (18058)
- inspiration (17464)
- spirituality (15800)
- relationships (15735)
- life-quotes (15658)
- motivational (15446)
- religion (15434)
- love-quotes (15430)
- writing (14978)
- success (14221)
- motivation (13345)
- time (12905)
- motivational-quotes (12657)

