دوران ویکتوریا
برخی از رمان های دوره های "پیشاویکتوریا" و "ویکتوریایی" را در سال های دور خوانده بودم. امروز ولی خوب می دانم کدام یک از آثار این دوره را اصلن نخوانده ام، و همان خوانده ها را هم هرگز با نظم و ترتیب این یک سال و نیمه، نخوانده بودم. حدود 35 اثر برجسته ی این دو دوره را برگزیدم، و اولین آنها را در ژانویه ی 2011 به دست گرفتم. خواندن این آثار، با انگلیسی من کار ساده ای نیست، روزی 15 تا 20 صفحه پیش می رفتم و یادداشت بر می داشتم تا رابطه های زنجیره ای داستان های پیچ در پیچ هر رمان تا انتها، از یادم نرود. و بالاخره در 23 اوت 2012 به انتها رسیدم. حتی آنها که پیش از این خوانده بودم، و دوستشان می داشتم، به این شیرینی در خاطرم نمانده بودند. می دانم که بسیاری از این اثار برای نسل جوان، کشش و جذابیتی ندارند، خواندنشان اما بسیار ارزشمند است، دست کم برای من چنین بود.
مهم ترین جلوه ی هنری دوران ملکه ویکتوریا (1837–1901) رمان است، و "چارلز دیکنز" با آثار متعدد و درخشانش، ستاره ی بلند آسمان این دوره است. ستارگان درخشنده ی دیگرش؛ "ساموئل ریچاردسن" با رمان های "پاملا" و "کلاریسا"، "جین آستین" با شاهکارهایی چون
(Sense and Sensibility)،
(Pride and Prejudice) و
(Mansfield Park)،
"ویلیام تکری" با اثر تکان دهنده اش (Vanity Fair)،
و خواهران برونته؛ "شارلوته" با
(Jane Eyre)،
"امیلی" با
( Wuthering Heights)،
"ان برونته" با رمان زیبای
(The Tenant of Wildfell Hall)،
"جورج الیوت"
(Mary Anne Evans)
با شاهکارش
(Middlemarch)،
"آنتونی ترولوپ" با آثاری چون
(The Way We live Now)
و شش اثر پیوسته با عنوان
(The Barchester Chronicles) و بالاخره "توماس هاردی" با رمان های بزرگی چون
(1874 ( Far From the Madding Crowd و
(1891 Tess of the d’Urbervilles)
که بیشتر به "تس" معروف است و... سوای "جورج برنارد شاو"، مشهورترین نمایش نامه نویس این دوره "اسکار وایلد" است با اثر درخشانی چون "اهمیت ارنست بودن" و...
بارزترین عناصر رمان های دوره ی پیشاویکتوریایی (اواخر قرن 18) و ویکتوریایی (تا پایان قرن نوزدهم)، عشق های پنهان، حسادت، ازدواج های حسابشده در جهت شیفتگی به ثروت و موقعیت های اجتماعی و... وضعیت و حقوق زنان و کودکان در خانواده و جامعه، و نقش و سلطه ی کلیسا و مذهب بر ارکان اجتماعی ست. به جرات می توان گفت که سر منشاء بسیاری از آزادی های فردی و حقوقی، به ویژه در مورد زنان و کودکان، ساختار خانواده در جوامع امروزی و...، مدیون ادبیات این دوره است. بسیاری از قوانین مدرن جامعه ی مدنی، در زمینه ی حقوق زنان و موقعیت اجتماعی آنان، به ویژه قوانین برابری انسانی و جنسی که اغلب در انتهای قرن نوزده و نیمه ی اول قرن بیستم در جوامع مدرن تدوین شده اند، مدیون شخصیت هایی نظیر "امیلی راولی"، "اونوریا باربری"، "ماری ملموت"، "بکی شارپ"، "دوروتی بروک"، "فانی پرایس"، خانم "هاویشام"، "امی دوریت"، "کلاریسا هارلو"، "دختران دش وود"، "خانم ددلاک"، "جین ایر"، "کاترین ارشاو"، هلن گراهام"، و...است. همان گونه که این نام ها، در فرهنگ انگلیسی زبان و در برخی موارد در جهان، به نماد و ضرب المثل تبدیل شده اند، تاثیر بنیادی رمان های این دوره در نگاه انسان به انسان و جامعه، و نهادینه شدن آزادی و برابری را هم، به هیچ روی نمی توان انکار کرد. بخش بزرگی از رهایی جامعه از زیر سلطه ی کلیسا و سنت، مدیون قلم نویسندگانی چون دیکنز، ترولوپ، تکری، ماری آن ایوانس (جورج الیوت)، جین آستین، خواهران برونته، توماس هاردی و دیگران است.
اما سوای زبان کهنه، یکی از نکات قابل تامل در آثار کلاسیک، عنوان آنهاست که اغلب قابل ترجمه به زبان های دیگر نیستند. اگرچه چندتایی از آثار دوره ی ویکتوریایی، با زبانی نه درخور اصل آنها، به فارسی برگردانده شده، اما اصرار در ترجمه ی عناوین این رمان ها، گاه اصل مطلب را گم و گور کرده است. به عنوان مثال، اثر زیبای امیلی برونته؛
"Wuthering Heights"
که نام یک خانه ی ییلاقی قدیمی ست، در ترجمه ی فارسی به "بلندی های بادگیر" ترجمه شده. اگرچه ترجمه ی واژه ها ایرادی ندارد، و حتی می توان گفت زیباست اما در طول رمان به گوش خواننده غریب می نماید. انگار که در رمانی به زبان فارسی، نام عمارت هایی نظیر "شمس العماره" یا "عالی قاپو" را از عربی و ترکی به فارسی ترجمه کنیم! مضافن آن که "وودرینگ هایتز" (همانند بناهای دیگر در رمان های دیگر) بمثابه شخصیتی از رمان عمل می کند، حال آن که "بلندی های بادخیز" تنها یک نام است! به راستی عنوان رمان مشهور ویلیام تکری؛
Vanity Fair ،
در زبان فارسی چه می شود؟ یا عنوان رمان زیبا و سخت مدرن "آن برونته"
(The Tenant of Wildfell Hall)؟
"مستاجر وایلدفل"؟ "مستاجر ساختمان وایلدفل"؟ یا رمان مشهور جورج الیوت با عنوان
"Middlemarch"؟
برخی از رمان های جین آستن، سال ها پیش توسط زنده یاد، خانم دکتر شمس الملوک مصاحب به فارسی برگردانده شده، و تا آنجا که به یاد دارم، خانم مصاحب خود در مقدمه ی یکی از آنها به این مشکل بزرگ اشاره کرده است. آثاری نظیر
Sense and Sensibility و
Pride and Prejudice
که در انگلیسی به دلیل هم نوایی دو واژه، خوش آهنگ به گوش می نشینند، در ترجمه به فارسی نه تنها از محتوای اثر دور می شوند، بلکه تا اندازه ای نامانوس جلوه می کنند. شاید
"Sense And Sensibility"
با توجه به محتوای آن، چیزی معادل "احساس و منطق" باشد، و نه "عقل و احساس"! با این وجود، عنوان اصلی، سوای کاربرد معنایی و آهنگین آن، گویاتر بنظر می آید. شاید بهتر باشد عنوان اصلی این گونه آثار را به همان شکل باقی بگذاریم و ترجمه ی فارسی را به مثابه "عنوان دوم" کتاب برگزینیم! این اما در بسیاری آثار دیگر این دوره نظیر "میدل مارچ" و "منسفیلد پارک" و "بلیک هاوس"، صادق نیست. "بلیک هاوس" که نام یک مکان است، در فارسی به "خانه ی قانون زده" یا "خانه ی غم زده" ترجمه شده، در حالی که محل اصلی در رمان، شاید به دلیل سال ها "متروک" یا خالی از سکنه ماندن، چنین نامی به خود گرفته. هر کدام از این گزینه ها که باشد، هنوز هم ترجمه ی "بلیک هاوس" به یک عنوان فارسی، ذهن خواننده را مغشوش می کند.
از آنجا که می دانم بسیاری از این رمان ها به فارسی برگردانده نشده و نسل تازه با اکثر این آثار نا آشناست، سعی خواهم کرد پس از معرفی کوتاه نویسنده، اشاره ای به خلاصه ی داستان هم داشته باشم. نویسندگان را به ترتیب تاریخ تولد و دوران زندگی شان، و آثار معرفی شده را به ترتیب تاریخ انتشار آورده ام تا به این شکل، تصویری هم از روند تاریخ ادبیات و تاثیر آن بر جامعه ی انگلیس و اروپا، داده باشم.
در مورد ادبیات "دوران ویکتوریا" کمی کامل تر، در اینجا نوشته ام؛
http://www.ali-ohadi.com/global/index...
مهم ترین جلوه ی هنری دوران ملکه ویکتوریا (1837–1901) رمان است، و "چارلز دیکنز" با آثار متعدد و درخشانش، ستاره ی بلند آسمان این دوره است. ستارگان درخشنده ی دیگرش؛ "ساموئل ریچاردسن" با رمان های "پاملا" و "کلاریسا"، "جین آستین" با شاهکارهایی چون
(Sense and Sensibility)،
(Pride and Prejudice) و
(Mansfield Park)،
"ویلیام تکری" با اثر تکان دهنده اش (Vanity Fair)،
و خواهران برونته؛ "شارلوته" با
(Jane Eyre)،
"امیلی" با
( Wuthering Heights)،
"ان برونته" با رمان زیبای
(The Tenant of Wildfell Hall)،
"جورج الیوت"
(Mary Anne Evans)
با شاهکارش
(Middlemarch)،
"آنتونی ترولوپ" با آثاری چون
(The Way We live Now)
و شش اثر پیوسته با عنوان
(The Barchester Chronicles) و بالاخره "توماس هاردی" با رمان های بزرگی چون
(1874 ( Far From the Madding Crowd و
(1891 Tess of the d’Urbervilles)
که بیشتر به "تس" معروف است و... سوای "جورج برنارد شاو"، مشهورترین نمایش نامه نویس این دوره "اسکار وایلد" است با اثر درخشانی چون "اهمیت ارنست بودن" و...
بارزترین عناصر رمان های دوره ی پیشاویکتوریایی (اواخر قرن 18) و ویکتوریایی (تا پایان قرن نوزدهم)، عشق های پنهان، حسادت، ازدواج های حسابشده در جهت شیفتگی به ثروت و موقعیت های اجتماعی و... وضعیت و حقوق زنان و کودکان در خانواده و جامعه، و نقش و سلطه ی کلیسا و مذهب بر ارکان اجتماعی ست. به جرات می توان گفت که سر منشاء بسیاری از آزادی های فردی و حقوقی، به ویژه در مورد زنان و کودکان، ساختار خانواده در جوامع امروزی و...، مدیون ادبیات این دوره است. بسیاری از قوانین مدرن جامعه ی مدنی، در زمینه ی حقوق زنان و موقعیت اجتماعی آنان، به ویژه قوانین برابری انسانی و جنسی که اغلب در انتهای قرن نوزده و نیمه ی اول قرن بیستم در جوامع مدرن تدوین شده اند، مدیون شخصیت هایی نظیر "امیلی راولی"، "اونوریا باربری"، "ماری ملموت"، "بکی شارپ"، "دوروتی بروک"، "فانی پرایس"، خانم "هاویشام"، "امی دوریت"، "کلاریسا هارلو"، "دختران دش وود"، "خانم ددلاک"، "جین ایر"، "کاترین ارشاو"، هلن گراهام"، و...است. همان گونه که این نام ها، در فرهنگ انگلیسی زبان و در برخی موارد در جهان، به نماد و ضرب المثل تبدیل شده اند، تاثیر بنیادی رمان های این دوره در نگاه انسان به انسان و جامعه، و نهادینه شدن آزادی و برابری را هم، به هیچ روی نمی توان انکار کرد. بخش بزرگی از رهایی جامعه از زیر سلطه ی کلیسا و سنت، مدیون قلم نویسندگانی چون دیکنز، ترولوپ، تکری، ماری آن ایوانس (جورج الیوت)، جین آستین، خواهران برونته، توماس هاردی و دیگران است.
اما سوای زبان کهنه، یکی از نکات قابل تامل در آثار کلاسیک، عنوان آنهاست که اغلب قابل ترجمه به زبان های دیگر نیستند. اگرچه چندتایی از آثار دوره ی ویکتوریایی، با زبانی نه درخور اصل آنها، به فارسی برگردانده شده، اما اصرار در ترجمه ی عناوین این رمان ها، گاه اصل مطلب را گم و گور کرده است. به عنوان مثال، اثر زیبای امیلی برونته؛
"Wuthering Heights"
که نام یک خانه ی ییلاقی قدیمی ست، در ترجمه ی فارسی به "بلندی های بادگیر" ترجمه شده. اگرچه ترجمه ی واژه ها ایرادی ندارد، و حتی می توان گفت زیباست اما در طول رمان به گوش خواننده غریب می نماید. انگار که در رمانی به زبان فارسی، نام عمارت هایی نظیر "شمس العماره" یا "عالی قاپو" را از عربی و ترکی به فارسی ترجمه کنیم! مضافن آن که "وودرینگ هایتز" (همانند بناهای دیگر در رمان های دیگر) بمثابه شخصیتی از رمان عمل می کند، حال آن که "بلندی های بادخیز" تنها یک نام است! به راستی عنوان رمان مشهور ویلیام تکری؛
Vanity Fair ،
در زبان فارسی چه می شود؟ یا عنوان رمان زیبا و سخت مدرن "آن برونته"
(The Tenant of Wildfell Hall)؟
"مستاجر وایلدفل"؟ "مستاجر ساختمان وایلدفل"؟ یا رمان مشهور جورج الیوت با عنوان
"Middlemarch"؟
برخی از رمان های جین آستن، سال ها پیش توسط زنده یاد، خانم دکتر شمس الملوک مصاحب به فارسی برگردانده شده، و تا آنجا که به یاد دارم، خانم مصاحب خود در مقدمه ی یکی از آنها به این مشکل بزرگ اشاره کرده است. آثاری نظیر
Sense and Sensibility و
Pride and Prejudice
که در انگلیسی به دلیل هم نوایی دو واژه، خوش آهنگ به گوش می نشینند، در ترجمه به فارسی نه تنها از محتوای اثر دور می شوند، بلکه تا اندازه ای نامانوس جلوه می کنند. شاید
"Sense And Sensibility"
با توجه به محتوای آن، چیزی معادل "احساس و منطق" باشد، و نه "عقل و احساس"! با این وجود، عنوان اصلی، سوای کاربرد معنایی و آهنگین آن، گویاتر بنظر می آید. شاید بهتر باشد عنوان اصلی این گونه آثار را به همان شکل باقی بگذاریم و ترجمه ی فارسی را به مثابه "عنوان دوم" کتاب برگزینیم! این اما در بسیاری آثار دیگر این دوره نظیر "میدل مارچ" و "منسفیلد پارک" و "بلیک هاوس"، صادق نیست. "بلیک هاوس" که نام یک مکان است، در فارسی به "خانه ی قانون زده" یا "خانه ی غم زده" ترجمه شده، در حالی که محل اصلی در رمان، شاید به دلیل سال ها "متروک" یا خالی از سکنه ماندن، چنین نامی به خود گرفته. هر کدام از این گزینه ها که باشد، هنوز هم ترجمه ی "بلیک هاوس" به یک عنوان فارسی، ذهن خواننده را مغشوش می کند.
از آنجا که می دانم بسیاری از این رمان ها به فارسی برگردانده نشده و نسل تازه با اکثر این آثار نا آشناست، سعی خواهم کرد پس از معرفی کوتاه نویسنده، اشاره ای به خلاصه ی داستان هم داشته باشم. نویسندگان را به ترتیب تاریخ تولد و دوران زندگی شان، و آثار معرفی شده را به ترتیب تاریخ انتشار آورده ام تا به این شکل، تصویری هم از روند تاریخ ادبیات و تاثیر آن بر جامعه ی انگلیس و اروپا، داده باشم.
در مورد ادبیات "دوران ویکتوریا" کمی کامل تر، در اینجا نوشته ام؛
http://www.ali-ohadi.com/global/index...
Published on September 12, 2012 14:22
date
newest »

message 1:
by
Nazih
(new)
Aug 16, 2015 03:11AM

reply
|
flag