No Logo
کتابسوزان
از دیر باز تاریخ، روال دیکتاتوری و دیکتاتورها بر این بوده که کتاب و نوشتار می سوزانده اند و گرد مردم دیوار می کشیده اند تا کسی جز به "آنان" و فرمایشات قصارشان، به مساله و پدیده ی دیگری نیاندیشد، مبادا فیلش یاد هندوستان کند. از آنجا که نوشتار و کتاب، بخش بزرگی از حافظه ی بشرند تا فراموش نکند چه بوده، چه کرده و چه بر او گذشته، زورگویان تاریخ چندان علاقه ای به این "حافظه" ندارند. دیکتاتورها اما مثل خیلی چیزهای دیگر، گویا این افسانه ی معروف را هم نشنیده اند که ابوالبشر هم از خوردن گندم یا سیب منع شده بود، مبادا "خبردار" شود! آدم اما از همان بهشت، خوردن "میوه ی ممنوع" را آغاز کرد و ترجیح داد در جهنم زندگی باشد اما لذت آگاهی و دانایی را بچشد!
شاید اولین دیکتاتور "کتابسوز" و "دیوارکش" که نامش در تاریخ ثبت شده، "شی هوانگ دی" موسس سلسله ی "کین" و اولین امپراطور چین (210-259 قبل از میلاد) باشد. "شی هوانگ" کلیه ی نوشته های پیش از خود را سوزاند و البته ساختن دیوار چین را هم آغاز کرد و... "خورخه لوییس بورخس" نویسنده ی آرژانتینی رساله ای به نام "کتاب ها و دیوار" در مورد این حضرت امپراطور نوشته که خواندنی ست!
بعد از "شی هوانگ"، هر جای زمین کتاب و نوشتار سوخت، و سانسور شد، دیواری هم بنا شد. ساسانی و صفوی جزو افتخارات تاریخی ما در این زمینه اند، و هر جای دیگر از چنگیز و تیمور بگیر و بیا تا استالین و توابع، سالازار و فرانکو، هیتلر و موسولینی و... همین طور تا دوباره برسی به خودمان! بسیارند آنان که کتاب سوزاندند و دور مردم دیوار کشیدند. همه هم البته بدون استثناء دلیلشان حفظ کیان تفکرات مشعشع خودشان بوده و پیش گیری از تهاجم فرهنگی و سیاسی و... و حراست از پاکی ها و دوری از ناپاکی ها! این که "پاکی" ها و "ناپاکی"ها چقدر در تاریخ رنگ عوض کرده اند، داستان دیگری ست!
در دنیای نو اما کتاب سوزان جنایت قلمداد می شود و یکی از افتخارات دنیای مدرن، البته خراب کردن "دیوار"هاست. اما دیکتاتوران مدرن، بجای سوزاندن کتاب و کشیدن دیوار برای حفظ کیان رژیم و ایدئولوژی شان، به تولید انبوه رسانه ای می پردازند؛ تولید انبوه کتاب و مجله و روزنامه و برنامه های رادیویی و تلویزیونی و فیلم و تیاتر و نمایشگاه و غیره، در نگاه اول بسیار زیبا بنظر می رسد. در دنیای مدرن دیگر مدارک نوشته شده علیه زور و ظلم و خفقان و استثمار را نمی سوزانند بلکه در نهایت آزادی، نوشته های نسوخته را زیر آوار انبوه تولیدات تبلیغی دفن می کنند! در رثای باصطلاح دموکراسی و آزادی در غرب، آنقدر کتاب و روزنامه و برنامه و رسانه هست که تنها انگشت شماری از علاقمندان می توانند صدای امثال "نوام چومسکی" را بشنوند!
No Logo
نمی دانم ترجمه ی فارسی عنوان این کتاب، چه می شود؛ "نه علامت مشخصه"!؟ اثر شگفت انگیز خانم "نوامی کلاین"، یکی از همین کتاب های "نسوخته" اما "گم شده" در انبوه رسانه هاست. "نو لوگو" مجموعه ی مقالاتی ست که بصورت روایی در چهار بخش تنظیم شده: "نه قضا"، "نه انتخاب"، "نه شغل" و "نه علامت مشخصه"، که در سفیدی میان سطور درخشان و ارقام هول برانگیزش، بسیاری ناگفته ها در مورد امپراطوری انحصارات بزرگ نهفته است. خانم "کلاین" در این کتاب 480 صفحه ای روایت می کند که چگونه رشد و بالندگی انحصارات فراملیتی که جملگی از قوانین "دنیای آزاد" بهره می برند، به استثمار بیش از سه چهارم مردم دنیا و تقریبن هفتاد درصد اقتصاد بازار آزاد دنیا می انجامد! به این صورت، شهروندان این جهان هم چون "فاوست"، شیره ی زندگی خود و فرزندانشان را هر روز در مقابل یک لبخند، به شیطان انحصارات بین المللی می فروشند!
خانم "نوامی کلاین"، نویسنده و مبارز آزادی بیان و حقوق بشر، در 1970 در مونترآل (کانادا) به دنیا آمده و ساکن تورنتو (کانادا)ست. و کتابش؛ "نه علامت مشخصه" که از کتاب های "نسوخته" اما "دفن شده" در جهان تولید و "بازار آزاد" است، در سال 2000 در لندن به چاپ رسیده است!
شنبه 3 تیرماه 1385
http://www.ali-ohadi.com/global/index...
No Logo: No Space, No Choice, No Jobs
از دیر باز تاریخ، روال دیکتاتوری و دیکتاتورها بر این بوده که کتاب و نوشتار می سوزانده اند و گرد مردم دیوار می کشیده اند تا کسی جز به "آنان" و فرمایشات قصارشان، به مساله و پدیده ی دیگری نیاندیشد، مبادا فیلش یاد هندوستان کند. از آنجا که نوشتار و کتاب، بخش بزرگی از حافظه ی بشرند تا فراموش نکند چه بوده، چه کرده و چه بر او گذشته، زورگویان تاریخ چندان علاقه ای به این "حافظه" ندارند. دیکتاتورها اما مثل خیلی چیزهای دیگر، گویا این افسانه ی معروف را هم نشنیده اند که ابوالبشر هم از خوردن گندم یا سیب منع شده بود، مبادا "خبردار" شود! آدم اما از همان بهشت، خوردن "میوه ی ممنوع" را آغاز کرد و ترجیح داد در جهنم زندگی باشد اما لذت آگاهی و دانایی را بچشد!
شاید اولین دیکتاتور "کتابسوز" و "دیوارکش" که نامش در تاریخ ثبت شده، "شی هوانگ دی" موسس سلسله ی "کین" و اولین امپراطور چین (210-259 قبل از میلاد) باشد. "شی هوانگ" کلیه ی نوشته های پیش از خود را سوزاند و البته ساختن دیوار چین را هم آغاز کرد و... "خورخه لوییس بورخس" نویسنده ی آرژانتینی رساله ای به نام "کتاب ها و دیوار" در مورد این حضرت امپراطور نوشته که خواندنی ست!
بعد از "شی هوانگ"، هر جای زمین کتاب و نوشتار سوخت، و سانسور شد، دیواری هم بنا شد. ساسانی و صفوی جزو افتخارات تاریخی ما در این زمینه اند، و هر جای دیگر از چنگیز و تیمور بگیر و بیا تا استالین و توابع، سالازار و فرانکو، هیتلر و موسولینی و... همین طور تا دوباره برسی به خودمان! بسیارند آنان که کتاب سوزاندند و دور مردم دیوار کشیدند. همه هم البته بدون استثناء دلیلشان حفظ کیان تفکرات مشعشع خودشان بوده و پیش گیری از تهاجم فرهنگی و سیاسی و... و حراست از پاکی ها و دوری از ناپاکی ها! این که "پاکی" ها و "ناپاکی"ها چقدر در تاریخ رنگ عوض کرده اند، داستان دیگری ست!
در دنیای نو اما کتاب سوزان جنایت قلمداد می شود و یکی از افتخارات دنیای مدرن، البته خراب کردن "دیوار"هاست. اما دیکتاتوران مدرن، بجای سوزاندن کتاب و کشیدن دیوار برای حفظ کیان رژیم و ایدئولوژی شان، به تولید انبوه رسانه ای می پردازند؛ تولید انبوه کتاب و مجله و روزنامه و برنامه های رادیویی و تلویزیونی و فیلم و تیاتر و نمایشگاه و غیره، در نگاه اول بسیار زیبا بنظر می رسد. در دنیای مدرن دیگر مدارک نوشته شده علیه زور و ظلم و خفقان و استثمار را نمی سوزانند بلکه در نهایت آزادی، نوشته های نسوخته را زیر آوار انبوه تولیدات تبلیغی دفن می کنند! در رثای باصطلاح دموکراسی و آزادی در غرب، آنقدر کتاب و روزنامه و برنامه و رسانه هست که تنها انگشت شماری از علاقمندان می توانند صدای امثال "نوام چومسکی" را بشنوند!
No Logo
نمی دانم ترجمه ی فارسی عنوان این کتاب، چه می شود؛ "نه علامت مشخصه"!؟ اثر شگفت انگیز خانم "نوامی کلاین"، یکی از همین کتاب های "نسوخته" اما "گم شده" در انبوه رسانه هاست. "نو لوگو" مجموعه ی مقالاتی ست که بصورت روایی در چهار بخش تنظیم شده: "نه قضا"، "نه انتخاب"، "نه شغل" و "نه علامت مشخصه"، که در سفیدی میان سطور درخشان و ارقام هول برانگیزش، بسیاری ناگفته ها در مورد امپراطوری انحصارات بزرگ نهفته است. خانم "کلاین" در این کتاب 480 صفحه ای روایت می کند که چگونه رشد و بالندگی انحصارات فراملیتی که جملگی از قوانین "دنیای آزاد" بهره می برند، به استثمار بیش از سه چهارم مردم دنیا و تقریبن هفتاد درصد اقتصاد بازار آزاد دنیا می انجامد! به این صورت، شهروندان این جهان هم چون "فاوست"، شیره ی زندگی خود و فرزندانشان را هر روز در مقابل یک لبخند، به شیطان انحصارات بین المللی می فروشند!
خانم "نوامی کلاین"، نویسنده و مبارز آزادی بیان و حقوق بشر، در 1970 در مونترآل (کانادا) به دنیا آمده و ساکن تورنتو (کانادا)ست. و کتابش؛ "نه علامت مشخصه" که از کتاب های "نسوخته" اما "دفن شده" در جهان تولید و "بازار آزاد" است، در سال 2000 در لندن به چاپ رسیده است!
شنبه 3 تیرماه 1385
http://www.ali-ohadi.com/global/index...
No Logo: No Space, No Choice, No Jobs
Published on June 12, 2010 02:04
No comments have been added yet.