دیوان شهریار Quotes
دیوان شهریار
by
شهریار283 ratings, 4.03 average rating, 32 reviews
دیوان شهریار Quotes
Showing 1-4 of 4
“از همه سوی جهان جلوه او می بینم /جلوه اوست جهان کز همه سو می بینم ...”
― دیوان شهریار
― دیوان شهریار
“تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم
روزی سراغ وقت من آیی که نیستم
در آستان مرگ که زندان زندگی است
تهمت به خویشتن نتوان زد که زیستم
پیداست ازگلاب سرشکم که من چو گل
یک روز خنده کردم و عمری گریستم
خود مدعی که نمره انصاف اوست صفر
در امتحان صبر دهد نمره بیستم
گر آسمان وظیفه شاعر نمیدهد
گو نام هم به خفیه بلیسد زلیستم
سرباز مفت اینهمه در جا نمی زند
سرهنگ گو ببخش به فرمان ایستم
گوهر شناس نیست در این شهر، شهریار
من در صف خزف چه بگویم که چیستم”
― دیوان شهریار
روزی سراغ وقت من آیی که نیستم
در آستان مرگ که زندان زندگی است
تهمت به خویشتن نتوان زد که زیستم
پیداست ازگلاب سرشکم که من چو گل
یک روز خنده کردم و عمری گریستم
خود مدعی که نمره انصاف اوست صفر
در امتحان صبر دهد نمره بیستم
گر آسمان وظیفه شاعر نمیدهد
گو نام هم به خفیه بلیسد زلیستم
سرباز مفت اینهمه در جا نمی زند
سرهنگ گو ببخش به فرمان ایستم
گوهر شناس نیست در این شهر، شهریار
من در صف خزف چه بگویم که چیستم”
― دیوان شهریار
“پدرت گوهرخود تابه زر وسیم فروخت
پدر عشق بسوزد که درامد پدرم
عشق وازادگی وحسن وجوانی وهنر
عجبا هیچ نیارزید که بی سیم وزرم”
― دیوان شهریار
پدر عشق بسوزد که درامد پدرم
عشق وازادگی وحسن وجوانی وهنر
عجبا هیچ نیارزید که بی سیم وزرم”
― دیوان شهریار
“پدرت گوهرخود تابه زر وسیم غروخت
پدر عشق بسوزد که درامد پدرم
عشق وازادگی وحسن وجوانی وهنر
عجبا هیچ نیارزید که بی سیم وزرم”
― دیوان شهریار
پدر عشق بسوزد که درامد پدرم
عشق وازادگی وحسن وجوانی وهنر
عجبا هیچ نیارزید که بی سیم وزرم”
― دیوان شهریار
