مه آلود Quotes

Rate this book
Clear rating
مه آلود (خروش خاموش #1) مه آلود by Alista Aghaee
211 ratings, 3.85 average rating, 67 reviews
مه آلود Quotes Showing 1-6 of 6
“انسان‌ها همه‌ی عمرشان فقط و فقط برای حفظ تعلقات‌شان زندگی و مبارزه می‌کردند و در این میان خودشان تباه می‌شدند. ما همه برای دیگران زندگی می‌کردیم. احساسات مانند طنابی دور گردن‌مان می‌پیچید و ما را به‌دنبال خودش به هر جایی که می‌خواست می‌کشاند.”
Alista Aghaee, مه آلود
“اون زن خوبی بود، معمولا دروغ نمی‌گفت و حقه نمی‌زد و همیشه‌ی خدا صاف و ساده بود؛ برای همین فکر می‌کرد بقیه هم مثل خودش هستند. به نظر من آدم باید کمی از هر خصلت بدی را در خودش نگه دارد؛ این مثل واکسن عمل می‌کند و باعث می‌شود آدم مثل او به این راحتی ها گول نخورد.”
Alista Aghaee, مه آلود
“«چرا باید کسی اسم قشنگشو کنار بذاره و یه عددو ترجیح بده؟»
سرش را بالا گرفت. «اعداد جنسیت ندارن خانم.»”
Alista Aghaee, مه آلود
“-ولی تو گفتی که منو می‌پرستی!
زبانش را در‌آورد.«نمی‌خوام بهت توهین کنم، ولی در‌واقع تو هم مشغول پرستیدن خودتی. تو تنها چیزی هستی که برام مهمه.»
دهانم باز ماند. «ولی این عین کفره!»
پوزخند زد. «کفر؟ مگه پرستیدن جز خالصانه دوست‌داشتن کسیه؟»”
Alista Aghaee, مه آلود
“-اسم ها به آدم هویت میدن.
-دقیقا همینه. هویت انسانو محدود می‌کنه اینکه بدون کی هستی و از کجا می‌آی والدینت کی بوده‌ن و چرا این اسمو برات انتخاب کردن به افکار جهت می‌ده و جهت‌گیری افکار برای یه جستجو‌گر کشنده‌ست.”
Alista Aghaee, مه آلود
“مرگ هربار فقط به یک نقطه سر می‌زد و باقی جاها را، هرچند برای مدتی کوتاه، به حال خود می‌گذاشت. بعد نوبت به نقطه‌ی دیگری می‌رسید. و تو تمام مدت در نقاط بی‌مرگ بودی تا زمانی که نوبتت فرا‌رسد و بهت‌زده بمیری! همین بود که مرگ را ترسناک می‌کرد؛ همین که بی‌تفاوت اطرافت پرسه می‌زد و تو نمی‌دانستی کِی قرار است به تو حمله کند.”
Alista Aghaee, مه آلود