با سرودخوان جنگ در خطهی نام و ننگ Quotes
با سرودخوان جنگ در خطهی نام و ننگ
by
نادر ابراهیمی81 ratings, 3.91 average rating, 23 reviews
با سرودخوان جنگ در خطهی نام و ننگ Quotes
Showing 1-2 of 2
“یک روز، سرانجام، به جبهه باز خواهم گشت، هرچند شایسته ی آن نباشم و شبه روشنفکری رنجیده و زخم خورده باشم.
آنجا، سرم را روی زانوی رزمنده ی جوانی خواهم گذاشت، و خواهم پرسید: مگر این آقایتان حسین با شما چه کرده است که اینسان...”
― با سرودخوان جنگ در خطهی نام و ننگ
آنجا، سرم را روی زانوی رزمنده ی جوانی خواهم گذاشت، و خواهم پرسید: مگر این آقایتان حسین با شما چه کرده است که اینسان...”
― با سرودخوان جنگ در خطهی نام و ننگ
“این ها جز بوق و فحش چیزی نمی فهمند برادر جان! این ها دوستی نمی فهمند، صفا نمی فهمند، خلوص نمی فهمند، گذشت نمی فهمند. این ها همه شان می ترسند که دیر برسند. اما هیچکدامشان نمی دانند که اصلا به کجا می خواهند برسند. این ها چه می دانند که "بازیافتن" چه معنی دارد، و چه می دانند که فردا از من و تو چه چیز باقی می ماند، که اگر می فهمیدند، الان، تمامشان می ریختند توی خیابان، و به قیمتِ یک دقیقه دیر رسیدن به آن ناکجاآباد خیالی، فریاد می زدند: زندگی، این است نه بوق و دشنام...زندگی، رسیدن دو دوست، در خیابانی پر عابر است، به هم...”
― با سرودخوان جنگ در خطهی نام و ننگ
― با سرودخوان جنگ در خطهی نام و ننگ
