سه قطره خون Quotes

Rate this book
Clear rating
سه قطره خون سه قطره خون by صادق هدایت
7,982 ratings, 3.87 average rating, 422 reviews
سه قطره خون Quotes Showing 1-2 of 2
“دریغا که بار دگر شام شد / سراپای گیتی سیه فام شد

همه خلق را گاه آرام شد / مگر من، که رنج و غمم شد فزون

جهان را نباشد خوشی در مزاج / بجز مرگ نبود غمم را علاج

ولیکن در آن گوشه در پای کاج / چکیده ست بر خاک سه قطره خون”
صادق هدایت, سه قطره خون
“ﺑﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻛﻪ ﺭﺳﻴﺪ ﻣﺎﺩﺭ ﺭﺧﺴﺎﺭﻩ ﺑﺎ ﺗﻐﻴﺮ ﺍﺯ ﺍﻃﺎﻕ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻓﺖ، ﺭﺧﺴﺎﺭﻩ ﺍﺑﺮﻭهایش ﺭﺍ ﺑـﺎﻻ ﻛﺸـﻴﺪ ﻭ ﮔﻔـﺖ:«ﺍﻳـن ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﺍﺳﺖ.» ﺑﻌﺪ ﺩﺳﺖ ﺳﻴﺎﻭﺵ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻗﻪ ﻗﻪ ﺧﻨﺪﻳﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺭ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍ به رﻭﻳﻢ بستند. به ﺣﻴﺎﻁ ﻛﻪ ﺭﺳﻴﺪﻧﺪ، ﺯﻳﺮ ﻓﺎﻧﻮﺱ ﻣﻦ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ شیشه ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ کشیدند ﻭ ﺑﻮﺳﻴﺪﻧﺪ.”
صادق هدایت, سه قطره خون