بزرگ علوی > Quotes > Quote > ıšϯʌɾ liked it
“بزرگ علوی: من یکروز که به چاپخانه رفتم –آنروزها کارم خیلی زیاد بود– دوست من که حروفچین بود به من گفت که تو چرا شبها دیر به خانه میروی؟ گفتم به تو چه!؟ گفت این قوموخویش بیچارهی من از بس دنبال تو آمده خسته شده است!
قوموخویش دوست من وظیفه داشت که مرا تعقیب کند!”
― گفت و شنود
قوموخویش دوست من وظیفه داشت که مرا تعقیب کند!”
― گفت و شنود
No comments have been added yet.
