مثل سگ و گربه

[Fahimeh]

پرو پرو جلو روی من دارند دعوا می کنند. هم دیگر رو می زنند هر چی سعی می کنم از هم جداشون کنم نمی شه. همین جور که می یایم پایین دارند سر اینکه من کار درستی انجام دادم یا نه با هم جر و بحث می کنند پای فلسفه وجودی انسان و خلقت و اهداف خلقت را کشیدند وسط و معلوماتشون را به رخ هم می کشند اصلا هم به روی مبارک نمی یارند که من اینجا دارم نگاهشون می کنم و فرصتم خیلی خیلی کمه. اصلا به فکر من نیستند. هر چی پایین تر می یام دعواشون شدت می گیره انگار که اونی که برنده شه می تونه من رو ببره اونجایی که می خواد. راستش الان یه جورایی پشیمونم دلم نمی خواد با این دو تا که مثل سگ و گربه پریدند به هم بیام پایین قبلا که به هم کار نداشتند زندگیم قشنگتر بود اونموقع که این راه خودش رو می رفت اون راه خودش رو وقتی هم که چیزی می خواستند بهم بگند در گوشم خیلی یواش زمزمه می کردند که اون یکی نفهمه بیاد رای من رو عوض کنه. اون موقع زندگی یه چیز دیگه بود. اما حالا که نوشته های روی کاغذم رو به یه پروژه عملی تبدیل کردم همه چیز این دوتا قاطی شده این سر اون داد می زنه کارش درسته اون سر این داد می زنه کارش غلطه. اشکال نداره فقط چند ثانیه تحمل کنم تمومه. اینا هم چه بخوان چه نخوان باید قبول کنند که این انتخاب خودمه.

بنگ!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

آخ تموم شد. مردم. چقدر این برجه بلند بود. باید یه کوتاه ترش رو انتخاب می کردم. این دوتا هم ساکت شدند رفتند سر جای خودشون.

یکی تو این گوشم می گه ببین چه کار کردی؟ اون یکی تو این یکی گوشم می گه گریه نکن خوب شد زنده نموندی چون اونوقت چه جوری پول جور می کردی اون دماغ داغونت رو عمل کنی؟

[Ava]

ghashang bud.ba in hame tazad k belakhare nemishod kenar umad.motmaeni y seda ham un vasat vasata nabud?

[Mehdi]

از دوستان تقاضا مي شود فارسي تايپ كنند.

[Farshid]

شديدن عالي، خيلي کيف داد فهيمه خانم، هر چي حدس زده بودم از اول متن نعش بر آب کرد، شخصن از آثاري که قوه ي از خودراضي پيش بيني و پيش داوري مخاطب (در اينجا اينجانب) رو ضايع مي کنه کيف مي کنم، ولي جسارتن اون دماغ نخ نما رو بکش بيرون، به نظرم داغون کرده تهشو، دماغو در آر بده مسعود ده نمکي يه فيلم ميسازه از روش

[Ava]

moteasefam.farc type kardan baram sakhte.chon sari miamo miram intor baram rahattare.b har hal sayamo mikonam