انجمن شعر discussion
دربارهء گروه
>
نظرات و پيشنهادات
date
newest »
newest »
Mod
یعنی نوشته هایی که خارج از قوانین شعر اند ولی حس شعر را دارن
شعر که تو قافیه و سپید خلاصه نمیشه
"
ممنون. چشم. بررسي مي كنيم و نتيجه را اطلاع مي دهيم.
شاد و پيروز باشيد
دوست داشتم اونايي كه قلم خوبي در شعر نوشتن دارن يه بخشي رو راه اندازي كنن كه اصول درست شعر گفتندرست شعر نوشتن رو ياد بدن
درست شعر گفتن؟شما واقعا فکر می کنید شعر نوشتن را باید یاد داد؟ یعنی اصلا مهم نیست کسی قریحه شاعرانگی داشته باشه؟؟؟
قريحه يكي از اصول شعر نوشتهبدون قيحه كه دست به قلم نميره
آقا مهدي
بعضي ها قلم بر ميدارند و هر چيزي رو به اسم شعر ثبت ميكنند
و اسمش رو شعر ميزارن
شعر اصولي داره
مثل انخاب درست كلمات
قرينه سازي
آهنگين كردن
و ... چيزهاي ديگه كه مني كه شاعر نيستم چيزي ازش نميدونم
منظورم اينا بود
عزیزم اصول شعر را می شود یاد داد. اما همین جوری که گفتی. یاد دادن شعر بیشتر در تصحیح شعر اتفاق می افتد.بله خواهر خوبم. شعر گفتن اصولی دارد.
اینکه عروض و قافیه چیست.
اینکه وزن و آهنگ چیست.
اینکه تتبع اضافات چیست.
اینکه حرکت طولی چیست.
اینکه صنایع ادبی چیست.
اینکه شعر کلاسیک چیست و چه اقسامی دارد و اینکه شعر نو چیست و چه اقسامی دارد.
همه اینا گفتن از شعر است و اینکه شعر چیست و چگونه چه چیزی می تواند شعر شود و شعر باشد اما هیچکدام چگونه شعر نوشتن نیست.
اگر کسی همه اینها را و خیلی چیزهایی را که یادم رفت بگویم را بداند تازه می داند که شعز چه هست و چه نیست اما بعد باید قریحه شاعرانگی اش سر ذوقش بیاورد تا شعر بگوید و بعد بر اساس آن چیزی که نوشته است آنقدر نقد شود. آنقدر بنویسد و بنویسد و نقد شود و اصلاح تا در نهایت شعرش بشود شعری که خواندنی است.
اکیدا توصیه می کنم دنبال یاد گرفتن شعر نوشتن نباشید. ابتدا فرق بین شعر و ناشعر را از میان این همه معلوماتی که هست بدانید و بعد بخوانید و بخوانید و بخوانید و بعد بنویسید وبنویسید و بنویسید و از نقدها استقبال کنید. خدا را چه دیدی،شاید خواهر من شما روزی برتر از رابعه کعب و فاطمه قره العین و فروغ فرخ زاد شدی و تو ای برادر در ردیف حافظ و مولانا و سعدی و ...مقام یافتی.
مهدي عزيزممنون از راهنمايي شما
:)
همين هايي كه گفتيد
من همين ها رو دوست داشتم كسي در يك تاپيك بيان كنه
ممنون
شاعر این شعر معروفگر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو
شرح دهم غم تو را کوچه به کوچه کو به کو
البته فاطمه قره العین به علت کشف حجاب و حضورش در مجالس مردانه روزگار قاجار و پیروی او از مسلک محمد علی باب چهره ای محبوب بین بهائیان و منفور در میان ضد بهائیان است.
البته من کاری به مسلک او ندارم و فقط جنبه شعر و شاعری اون برایم اهمیت دارد.
سلاممن در صحبتی که با یکی از شاعران صاحب کتاب داشتم به من اذعان کرد که بسیاری از قطعات شعرهای شاعران معروف مثل شهاب مقربین یا گروس عبدالملکیان شعر نیستند بلکه قطعه ادبی می باشند . من نمی دانم طبق چه ممیزی هایی ایشان این دیوار کشی را انجام دادند ولی چه شعر باشد چه قطعه ادبی و اگر هیچی هم نباشد ولی متنش آدم را تکان دهد و او را به لذت و تعمق و مکاشفه هل دهد آن متن هرنامی که دارد متن ارزشمندی است حتی اگر بگویند شعر نیست .
نادر عزیز ترکیب جالبی را استفاده کرده اید. صاحب کتاب.اصولا هر صاحب کتابی صاحب نظر نیست و تازه هر صاحب نظری هم نظرش بسیط و وثیق نیست.
اصولا هر چیزی که شاعرانگی داشته باشد و از قواعد مشخصی که در شعر کلاسیک و یا شعر جدید تعریف شده است پیروی کند شعر است.
حالا برخی اگر اصرار دارند بگویند که برخی اشعار جدید شعر نیست و یا مثلا متن ادبی است بگذار بگویند مهم این است که حتی یک نفر هم آن نوشته را شعر بداند همان کافی است برای سراینده اش که اسمش را شعر بگذارد.
بدرود.
خب اون که طاهره قرةالعین هست؛ اون شعر هم منسوب به رابعه بنت کعب هست
بله شما درست می فرمایید من توی اسم اشتباه کردم و طاهره را فاطمه نوشتم. اما اون شعر مربوط به طاهره قره العین هستش. از رابعه کعب اشعاری چندان در دسترس نیست و فقط در متون ادبی از او به عنوان یک شاعره پارسی گو یاد شده است.
بله، ولی من از یکی از اساتید ِ ادبیات شنیده ام که این شعر منسوب به رابعه بنت ِ کعب هست. البته انتساب ِ این شعر به طاهره قرةالعین رو هم شنیده ام، ولی راستش شخصاً فکر می کنم اون استاد درست می گفتند
باتشكر