(?)
Quotes are added by the Goodreads community and are not verified by Goodreads. (Learn more)
Rosa Jamali

“شعله هاي گرمايي



نشسته بوديم سكونِ معلق هوا را يكريزبه نخ مي كشيديم
تمام ذهنم اين بود كه لايه هاي بهشت را در مغزم ذخيره كنم
وبدوزم به تكه هايي از ارديبهشت شخصي ام .

گفتي از پانصد سال پيش با هم بوده ايم
واز روزي كه به دنيا آمده ام بر آن درخت وحشي نقر شده ايم
و قابمان گرفته اند
هر دو
و با پيراهن هايي از ما كه منتشر شده است در زماني كه افليج مان كرده است از اضطراب
هيولايي از تپشِ قلب
جداره هاي من را از زمين بي واسطه كنده است
و به تو وصلم كرده است.”

Rosa Jamali, این ساعت شنی که به خواب رفته است THE HOURGLASS IS FAST ASLEEP
Read more quotes from Rosa Jamali


Share this quote:
Share on Twitter

Friends Who Liked This Quote

To see what your friends thought of this quote, please sign up!

1 like
All Members Who Liked This Quote




Browse By Tag