(?)
Quotes are added by the Goodreads community and are not verified by Goodreads. (Learn more)
مصطفی چمران

“اطاق‌های مختلف، پناهگاه‌ها، مخفی‌گاه‌ها، کمین‌ها... همه جا را بازدید کردم و از نقاطی گذشتم که خطر مرگ وجود داشت. یعنی در معرض تیر دشمن بودم، اما با صلابت تمام و سرعت کافی و ایمان محکم به پیش می‌رفتم. جنگندگانی که مرا نمی‌شناختند تعجب می‌کردند. آن‌ها انتظار داشتند که من نیز مثل رهبران دیگر در اطاقی پشت میز بنشینم و به گزارشات مسئولین گوش فرادهم و بعد دستور صادر کنم...
اما می‌دیدند که من نیز دوش به دوش جنگندگان از هفت‌خوان رستم می‌گذرم و حتی بهتر از آن‌ها ارتفاعات بلند را می‌پرم و سریع‌تر از دیگران موانع را طی می‌کنم... برای آن‌ها که مرا نمی‌شناختند عجیب بود!

دستنوشته اردیبهشت 1346 در لبنان”

Mostafa Chamran, خدا بود و دیگر هیچ نبود
Read more quotes from مصطفی چمران


Share this quote:
Share on Twitter

Friends Who Liked This Quote

To see what your friends thought of this quote, please sign up!

1 like
All Members Who Liked This Quote



This Quote Is From

خدا بود و دیگر هیچ نبود خدا بود و دیگر هیچ نبود by مصطفی چمران
396 ratings, average rating, 53 reviews

Browse By Tag