“کبریت زدم
تو برای این روشنایی محدود گریستی
سراپا در باد ایستادم
من فقط یک نفرم
اما اکنون هزاران پرنده را در باد به یغما می برند
از مهتاب که به خانه باز گردم
آهن ها زنگ خورده اند
شاعران نشانه ی باد را گم کرده اند
زنبوران عسل را فراموش کرده اند
افق بی روشنایی، در دستان تو نازنین
جان می بازد
من گل سرخ بودم
که سراسر مهتاب را شکستم
راه برای شاعران سالخورده هموار بود
من شاعر جوان
مردمکان چشمانم را رها می کردم
که شهر را از دور ببینم
دیده بودم
تصویری از عشق ندارم
شب به خیر”
―
Share this quote:
Friends Who Liked This Quote
To see what your friends thought of this quote, please sign up!
22 likes
All Members Who Liked This Quote
Browse By Tag
- love (101793)
- life (79804)
- inspirational (76210)
- humor (44484)
- philosophy (31156)
- inspirational-quotes (29021)
- god (26979)
- truth (24826)
- wisdom (24769)
- romance (24459)
- poetry (23421)
- life-lessons (22741)
- quotes (21217)
- death (20620)
- happiness (19111)
- hope (18645)
- faith (18510)
- travel (18059)
- inspiration (17471)
- spirituality (15804)
- relationships (15739)
- life-quotes (15659)
- motivational (15452)
- religion (15435)
- love-quotes (15433)
- writing (14982)
- success (14223)
- motivation (13353)
- time (12904)
- motivational-quotes (12658)

















