
“خواب ديدم با خداوند در ساحل رودخانه اي قدم مي زنم.
نا گهان فراز ها و نشيب هاي صعودم در زندگي،
همچون برق و باد از جلوي ديدگانم عبور كرد.
نيك نگريستم؛
در فرودهاي زندگيم،
هر كجا كه آسودگي و شادماني و لذت بود،
دو رد پا بر ماسه ها مشاهده ميشد.
اما در فراز هاي زندگيم،
هر كجا كه سختي و درد و رنج بود،
تنها يك رد پا مي ديدم.
گفتم: " اي خدا!
قرار بود كه تو همواره با من باشي،
اما در هنگام مصيبت و بلا،
آنگاه كه سخت به تو محتاجم،
چرا تو با من نيستي؟
رد پايت را نمي بينم؟ "
خداوند لبخندي زد و گفت:
" آن زمان كه تنها يك رد پا مي بيني؛
زماني است كه من تو را در آغوش خويش حمل مي كنم. "
خنديدم و گفتم : " و شايد من تو را در دل خويش!”
―
Share this quote:
Friends Who Liked This Quote
To see what your friends thought of this quote, please sign up!
5 likes
All Members Who Liked This Quote
Browse By Tag
- love (88485)
- life (68799)
- inspirational (65860)
- humor (40249)
- philosophy (27226)
- god (24301)
- inspirational-quotes (23757)
- truth (21912)
- wisdom (21431)
- poetry (19608)
- romance (19264)
- death (17774)
- happiness (17752)
- hope (16703)
- faith (16292)
- inspiration (14976)
- quotes (14795)
- life-lessons (14180)
- writing (13873)
- motivational (13332)
- religion (13320)
- relationships (12842)
- spirituality (12743)
- success (12387)
- love-quotes (11769)
- life-quotes (11737)
- time (11611)
- knowledge (10628)
- science (10298)
- motivation (9897)