(?)
Quotes are added by the Goodreads community and are not verified by Goodreads. (Learn more)

“ناپلئون هر دفعه که به ((وادی صیادان)) می رفت، کنار رودخانه کوچک زیر درخت می ایستاد و گاهی سر بلند می کرد و آسمان آبی را می نگریست. چون در آسمان وادی صدایی شنیده نمی شد ناپلئون اسم آن را ((وادی سکوت)) گذاشته بود و یک روز در آن وادی به لاسکاس گفت در تمام مدتی که من در اروپا بودم به فکر نیفتادم که از مشاهده ی آسمان آبی لذت ببرم و اینک در اینجا می فهمم که آسمان آبی، از مناظر زیبای طبیعت است.”

Ralph Korngold, خاطراتی از یک امپراطور
Read more quotes from Ralph Korngold


Share this quote:
Share on Twitter

Friends Who Liked This Quote

To see what your friends thought of this quote, please sign up!

0 likes
All Members Who Liked This Quote

None yet!


This Quote Is From

خاطراتی از یک امپراطور خاطراتی از یک امپراطور by Ralph Korngold
46 ratings, average rating, 5 reviews

Browse By Tag