(?)
Quotes are added by the Goodreads community and are not verified by Goodreads. (Learn more)

“آری، من پدر خود بودم و پسر خود بودم، از خود می‌پرسیدم و بهترین جواب‌هایی که می‌توانستم می‌دادم، می‌دادم عصر به عصر برایم بخوانند، همان داستان همیشگی را که از بر بودم و باورش نداشتم، یا با هم قدم می‌زدیم، دست در دست، ساکت، غرق دنیاهای خودمان، هرکس غرق دنیاهای خود، دست در دست فراموش شده. این طور است که تا حالا دوام آورده‌ام. و امروز عصر هم انگار باز نتیجه می‌دهد، در آغوشم هستم، من خود را در آغوش گرفته‌ام، نه چندادن با لطافت، اما وفادار، وفادار...”

ساموئل بکت
Read more quotes from ساموئل بکت


Share this quote:
Share on Twitter

Friends Who Liked This Quote

To see what your friends thought of this quote, please sign up!

1 like
All Members Who Liked This Quote




Browse By Tag