(?)
Quotes are added by the Goodreads community and are not verified by Goodreads. (Learn more)
Sam Savage

“توانستم آن اوایل تحصیلاتم آدم های فوق العاده و نوابغ زیادی را ملاقات کنم. با همه ی «بزرگ مردها» حشر و نشر داشتم. مثلا با داستایفسکی و استریندبرگ. به سرعت در وجود آن ها هم نوعانی را پیدا کردم که مثل من رنج کشیده بودند، آدم های هیستریکی مثل خودم. و از آن ها درس ارزشمندی آموختم – این که هر چقدر هم کوچک باشی دیوانگیت می تواند به بزرگی دیوانگی هر کس دیگری باشد.
و این که لازم نیست داستان ها را باور کنی تا دوست شان داشته باشی. من همه ی داستان ها را دوست دارم. توالی آغاز، میانه، و پایان را دوست دارم. انباشت آرام معنا را دوست دارم، چشم اندازهای مه آلود خیال را، مسیرهای پیچ در پیچ، دامنه های جنگلی، برکه های چون آینه، چرخش های تراژیک و سکندری خوردن های کمدی را. تنها ادبیاتی که تاب آن را ندارم ادبیات موشی است، که ادبیات موش های خانگی هم جزء آن است. از آن موش پیر مهربان باد در بیدستان متنفرم. می شاشم توی دهن میکی موس و استوارت ریزه. خون گرم، پر جنب و جوش، و بانمک، این ها مثل تیغ ماهی در گلویم گیر می کنند.
و حالا که همه چیز تمام شده، دیگر نمی توانم به خودم بقبولانم که آدم های واقعی زیادی «سرنوشت» دارند و مطمئنم که هیچ موشی ندارد.”

Sam Savage, Firmin: Adventures of a Metropolitan Lowlife
tags: فرمین
Read more quotes from Sam Savage


Share this quote:
Share on Twitter

Friends Who Liked This Quote

To see what your friends thought of this quote, please sign up!

0 likes
All Members Who Liked This Quote

None yet!


This Quote Is From

Firmin: Adventures of a Metropolitan Lowlife Firmin: Adventures of a Metropolitan Lowlife by Sam Savage
8,912 ratings, average rating, 1,152 reviews

Browse By Tag