دو غزل نه چندان تازه تقدیم تان می کنم:
به روانشاد سید حسن حسینی
(۱)
هر چه می خندیم برخی چهره درهم می کشند
خنده را هم با مداد دودی غم می کشند
سرخوشان از بیم غم دنبال شادی می دوند
لولیان از فرط شادی نشئه غم می کشند
تاجران در بیت شان آروغ شرعی می زنند
شاعران در شعرشان آه دمادم می کشند
پشت این بازار ناموزون ترازودارها
عقل را کم می خرند و عشق را کم می کشند
آخرت جویان خدایا بیشتر دنیایی اند
آخر از چاه زنخدان آب زمزم می کشند
نقش اگر باشد عزاگویان حیدر حیدرند
نقشه ای باشد اگر با ابن ملجم...
Published on December 10, 2009 04:42