خون خدا

نمی‌دانم تو را در ابر دیدم یا كجا دیدم


به هر جایی كه رو كردم فقط روی تو را دیدم


تو را در مثنوی، در نی، تو را در‌ های و هو، در هی


تو را در بند بند ناله‌های بی صدا دیدم


تو مانند ترنم، مثل گل، عین غزل بودی


تو را شكل توسل، مثل ندبه، چون دعا دیدم


دوباره لیلة القدر آمد و شوریدگی‌هایم


تب شعر و غزل گل كرد و شور نینوا دیدم


شب موییدن شب آمد و موییدن شاعر


شكستم در خودم از بس كه باران بلا دیدم


صدایت كردم و آیینه‌ها تابید در چشمم


نگاهم را به دالان بهشتی تازه وا دیدم


نگاهم كردی و باران یك ریز غزل آمد


 •  0 comments  •  flag
Share on Twitter
Published on December 17, 2009 04:11
No comments have been added yet.


علیرضا قزوه's Blog

علیرضا قزوه
علیرضا قزوه isn't a Goodreads Author (yet), but they do have a blog, so here are some recent posts imported from their feed.
Follow علیرضا قزوه's blog with rss.