زنبورهای خاکستری

جنگ در معنای کلاسیکش، همان جنگی که با لشکرکشی، بمباران و ویرانی همراه است، زندگی افراد را به مختصات کاملا متفاوتی می‌برد. مفاهیمی مثل زمان، وطن، خاطره، ضرورت‌های زندگی، روزمرگی معنای متفاوتی پیدا می‌کند. در کنار مفاهیمی از این دست روابط انسانی و هر آنچه مربوط به روابط انسانی‌‌ست نیز دگرگون می‌شود. دوستی، همسایگی، دشمنی، همدردی، هم‌دلی، کینه‌ورزی، عشق دستخوش تغییراتی می‌شود که ناپایداری موقعیت جنگی مسبب آن است. رمان کورکف به این دگرگونی جهان انسانی در شرایط جنگی می‌پردازد. در پرداختن به همه این مفاهیم به نظر من بیش از همه در تصویر کردن دگرگونی روابط انسانی و مسئله زمان موفق است. با این‌حال شاید میل به پرداختن به جنبه‌های متعدد تغییر زندگی انسانی در شرایط جنگی، پرداختن به مسائل سیاسی-اجتماعی منطقه مثل مسئله سانسور، نقد رسانه، ناسیونالیسم روسی، مسئله قومیت در نیمه دوم کتاب (بعد از سفر سرگئیچ) سبب شده علیرغم ایده درخشان داستان که بیشتر نیمه اول کتاب به چشم می‌آید و قابل ستایش است ویرانگری جنگ آنطور که پلات داستان پتانسیلش را داشت تا به نمایش بگذارد خوب پرورده نشود. داستان پر است از گره‌هایی که گذاشته می‌شود اما چالش چندانی ایجاد نمی‌کند. کشمکش نمی‌آفریند و فقط کمک می‌کند خواننده بخش‌های کشدار را تاب بیاورد یا تصوری پیدا کند که آدمی در موقعیت سرگئیچ می‌توانست با چه چالش‌های جدی روبه‌رو شود. این گره‌گذاری و گره‌کشایی‌های بی‌کشمکش که اثر چندانی بر روح و روان قهرمان داستان نمی‌گذارد یا لااقل به نسبت تعداد گره‌ها کم‌اثر ظاهر می‌شود به گمانم ضعف اصلی رمان است.
شاید اگر جنگ اوکراین و روسیه درنمی‌گرفت رمان برای من جذابیت فعلی‌اش را پیدا نمی‌کرد. می‌توانستم به واسطه شناختی که رمان از رابطه اوکراین-روسیه می‌دهد به رمان در شرایط فعلی پنج ستاره بدهم. خواندنش در این روزها که جنگ اوکراین و روسیه هر روز بر تعداد سرگيئچ‌ها می‌افزاید خواننده را از زاویه‌ای بسیار متفاوت از آنچه رسانه به نمایش می‌گذارد به جنگ روسیه و اوکراین نزدیک می‌کند
2 likes ·   •  0 comments  •  flag
Share on Twitter
Published on March 30, 2022 04:38
No comments have been added yet.