از کوچه رندان Quotes
از کوچه رندان
by
عبدالحسین زرینکوب304 ratings, 3.85 average rating, 31 reviews
از کوچه رندان Quotes
Showing 1-1 of 1
“عشقی چنین بلندپرواز، آسمانی، و تصعید یافته که جز در تعدادی معدود از غزلهای عرفانی حافظ رنگ نگذاشتهاست البته معرف لحظههای عادی زندگی شاعر نیست فقط رسوبی است از لحظههای درخشان اما دیریاب تجربههای بیخودی که اگر در بین تمام سالهای فعالیت آفرینندگی او پخش شود شاید به زحمت فرصت یافته باشد که در هر سال بیش از یک دو غزل از این دست سروده باشد. شک نیست که این لحظههای تابناک بیخودی و از خود رهایی برای شاعری که در یک دنیای آگنده از خشم و کین و هیاهو، در میان جنگلی وحشی از شهرها و شهریاریهای بی لجام و تجاوزگر، میخواهد زندگی را تا آخرین قطرهاش بنوشد، میخواهد از مدرسه تا خانقاه در هر جا که روشنی امیدی هست سر بکشد، میخواهد از بزم عشرت سلطان و وزیر تا حلقه اوراد شیخ و صوفی هیچ گوشه زندگی را ناآزموده باقی نگذارد، میخواهد از خرابات شیراز، از سرای مغان، از شرب الیهود شیخ و قاضی، از عشق و جسم دلبران شهری که "معدن لب لعل است و کان حسن" تا آنجا که برایش دست میدهد هر بهرهای که ممکن هست بگیرد، می خواهد لحظههای عمر را بین مطالعه و تفکر، بین خواب و لذت جویی تقسیم کند، و میخواهد آنجا که فراغتی و کتابی و گوشه چمنی دست میدهد لذتهای ساده اما نشناختهای را که "ارباب بی موت دنیا" در حریم آن نامحرم مانده اند ادراک کند فراوان نیست و وی البته دیگر نمیتواند مثل یک شبلی، مثل یک بایزید، و مثل یک حلاج واقعی تمام عمر خویش در کمین این لحظههای درخشان خلسه و مکاشفه باشد.”
― از کوچه رندان
― از کوچه رندان
