Mohammad Ranjbari’s Reviews > من بامدادم سرانجام > Status Update
2 likes · Like flag
Mohammad’s Previous Updates

Mohammad Ranjbari
is finished
اسم این کتاب را گذاشتم پرونده ی زیبا
شاملو را در این کتاب از زبان دوستانش زیستم. از دست طوسی چمدان به دست فرار کردم. با او به آیدا از بالکن دست تکان دادم. با او سیگار گیراندم. با او در دفتر نشریه ها نوشتم و نوشتم
این پرونده ی زیبا
اما
بسته شد...
— Aug 03, 2018 07:24AM
شاملو را در این کتاب از زبان دوستانش زیستم. از دست طوسی چمدان به دست فرار کردم. با او به آیدا از بالکن دست تکان دادم. با او سیگار گیراندم. با او در دفتر نشریه ها نوشتم و نوشتم
این پرونده ی زیبا
اما
بسته شد...

Mohammad Ranjbari
is on page 655 of 832
خط روایت این کتاب بسیار زیبا، خواننده را از ادبیات و بُعد تخصصی مطالعه جدا کرده و به نزد شاملو می نشاند تا گذر روزها و اتفاقات را از زبان او و دوستانش بشنود.
از ابتدای کتاب ولع خواندن امان آدم را می برد. به این علت که روایات و خاطرات و عادات از زبان یاران شاملو بسیار زیبا نقل می شود.
بعد از خواندن این کتاب می توان به تعالی اخلاقی شاملو پی برد. به فرصت های درخشانی که تن نداد تا وابسته و جیره خور هیچ کس و چیزی باشد.
— Aug 03, 2018 03:59AM
از ابتدای کتاب ولع خواندن امان آدم را می برد. به این علت که روایات و خاطرات و عادات از زبان یاران شاملو بسیار زیبا نقل می شود.
بعد از خواندن این کتاب می توان به تعالی اخلاقی شاملو پی برد. به فرصت های درخشانی که تن نداد تا وابسته و جیره خور هیچ کس و چیزی باشد.