دوستی که دیگه دوستم نیست، یک صبح که بیدار شدم دیدم این کتاب رو از کتابخونهام برداشته و رفته. و دیگه هرگز جواب من رو نداد و تبعا کتاب هم به من برنگشت.
این کتاب البته هدیه بود و به همین خاطر دوست داشتم داشته باشمش حداقل، هرچند خوندش واقعا برام سخت بود و از اون مقداری که خوندم اصلا راضی نبودم.
بهرحال، با رفتن کتاب رنج خوندنش هم تموم شد. بعدها فهمیدم هیچ کتابی از ترجمههای خاکسار و کلا هم از نشر چشمه کمتر باید بخونم.
— Jul 09, 2017 12:00AM
Add a comment