Sherko Bekas > Quotes > Quote > Peyman liked it

Sherko Bekas
“ای فریاد خونین زن!
برابری از چه می‌خواهی؟
که برسی به من؟!
من که هنوز خود مردی‌ام،
نگهبان گورستان خرافات و
طوق بر گردن از مهملات و
اسیر عقل خرابات.

یک گردنبند هرزه
در برابر چشم همه
لباس را بالا کشید و فریاد زد:

من فقط تن خود را می‌فروشم
تنها تن خود را و بس
اما می‌بینم همین جا
هستند کسانی که
تن کوهستان و
تن دشت و بوستان و
تن آفتاب و باران را
فروخته‌اند و با وقاحت تمام
بر صندلی شرافت این سرزمین تکیه زده‌اند...”
Sherko Bekas, شێرکۆ بێکەس

No comments have been added yet.