عبدالحسین زرین‌کوب > Quotes > Quote > Ali liked it

عبدالحسین زرین‌کوب
“در چنین حالی بود که یک شب تنها به خانه چلبی رفت، از پی خواست تا ورقی چند کاغذ به دست گیرد و تنوری را هم که در حجره‌اش بود برافروزد، آنگاه به املای معانی و اسراری که جز حسام‌الدین هیچ کس محرم آن نبود پرداخت...حسام‌الدین به دستوری یک یک ورقها را بر وی می‌خواند و وی می‌شنید و از دست چلبی می‌گرفت و به تنور می‌انداخت.”
عبدالحسین زرّین‌کوب, پله پله تا ملاقات خدا

No comments have been added yet.