محمود دولت‌آبادی > Quotes > Quote > Maryam liked it

محمود دولت‌آبادی
“عجیب ترین خوی آدمی این است که می داند فعلی بد و آسیب رسان است، اما آن را انجام می دهد به کرات هم. هر آدمی، دانسته و ندانسته، به نوعی در لجاجت و تعارض با خود به سر می برد، و هیچ دیگری ویرانگرتر از خود آدمی نسبت به خودش نیست.”
محمود دولت آبادی / Mahmoud Dolat Abadi, سُلوک

Comments Showing 1-2 of 2 (2 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 1: by Alireza (new)

Alireza Hezaryan داد درویشی از سرتمهید
سرقلیان خویش را به مرید
گفت کز دوزخ ای نکوکردار
قدری آتش بروی آن بگذار
بگرفت و ببرد و باز آورد
عقد گوهر ز درج راز آورد
گفت که در دوزخ هرچه گردیدم
درکات جحیم را دیده ام
آتش و هیزم و ذغال نبود
اخگری بهر اشتعال نبود
هیچ کسی آتشی نمی افروخت
زآتش خویش هر کسی می سوخت

"صغیر اصفهانی"


message 2: by Maryam (new)

Maryam Alireza wrote: "داد درویشی از سرتمهید
سرقلیان خویش را به مرید
گفت کز دوزخ ای نکوکردار
قدری آتش بروی آن بگذار
بگرفت و ببرد و باز آورد
عقد گوهر ز درج راز آورد
گفت که در دوزخ هرچه گردیدم
درکات جحیم را دیده ام
آتش و ه..."

بسیار زیبا و به جا... ممنون از دقت نظر شما


back to top