احمدرضا احمدی > Quotes > Quote > Maryam liked it
“راستی ما چرا باران را فراموش کرده بودیم
و پالتوی بارانی را در صندوق قدیمی مخفی کرده بودیم
میخواستیم خورشید را با تکه نانی معاوضه کنیم
کسی خریدار نبود”
― ساعت ۱۰ صبح بود
و پالتوی بارانی را در صندوق قدیمی مخفی کرده بودیم
میخواستیم خورشید را با تکه نانی معاوضه کنیم
کسی خریدار نبود”
― ساعت ۱۰ صبح بود
