Rosa Jamali > Quotes > Quote > Rosa liked it
“سرگيجه
قرار نبود امروز را له نكني؟
شال گردنم كه پشمي نيست!
چرا تمام سطوح را گرد گيري كرده اي؟
منحني ها و شعاعِ روز
در من پيچيده بودي انگار
در سكته ي ناقصي به ناتمامي رسيده بودي انگار
مراقب باش،
آن پيچش تند
خرده هايي ست كه بر زمين ريخته بود
وقت نبود
تاريك بود
منحني ها بركسري از من در سقف شكسته بودند.
بر ورقه اي از كاغذ، امواج سكته كرده اند
اتصالي نيست
سرگيجه كوتاه است
دستم به سقف نمي رسد
ازمو هم به آن طناب باريك بند نيستم...
همين!
خيابان تصوير من نيست
تصوير تند عقربه هاي كور است
اسير ثانيه ها بوده ام
و آب كه قطره قطره بر سينك مي چكيد...
اين شبح كه در من پيچيده است به تيك تاك ساعت مي ماند
چند ساعت است كه خواب بوده است؟”
― این ساعت شنی که به خواب رفته است THE HOURGLASS IS FAST ASLEEP
قرار نبود امروز را له نكني؟
شال گردنم كه پشمي نيست!
چرا تمام سطوح را گرد گيري كرده اي؟
منحني ها و شعاعِ روز
در من پيچيده بودي انگار
در سكته ي ناقصي به ناتمامي رسيده بودي انگار
مراقب باش،
آن پيچش تند
خرده هايي ست كه بر زمين ريخته بود
وقت نبود
تاريك بود
منحني ها بركسري از من در سقف شكسته بودند.
بر ورقه اي از كاغذ، امواج سكته كرده اند
اتصالي نيست
سرگيجه كوتاه است
دستم به سقف نمي رسد
ازمو هم به آن طناب باريك بند نيستم...
همين!
خيابان تصوير من نيست
تصوير تند عقربه هاي كور است
اسير ثانيه ها بوده ام
و آب كه قطره قطره بر سينك مي چكيد...
اين شبح كه در من پيچيده است به تيك تاك ساعت مي ماند
چند ساعت است كه خواب بوده است؟”
― این ساعت شنی که به خواب رفته است THE HOURGLASS IS FAST ASLEEP
No comments have been added yet.
